جین ایر
لهجه: بریتیش نمره: 4.1 از 5 جین در کودکی پدر و مادرش را از دست میدهد. در سالهای کودکی او همراه با اقوامش روزگار میگذراند، اما خاله و پسرخالهاش او را آزار میدهند و بالاخره جین را به یتیمخانهای به نام «لوود» میسپارند. «لوود» فضای غمباری است که در آن کوچکترین رسیدگیای به بچه ها نمیشود. تعداد زیادی از دختران این یتیمخانه بر اثر تیفوس یا بیماریهای واگیردار دیگر میمیرند. جین در آنجا سال های سختی را میگذراند. پس از ۸ سال زندگی در این محیط غمبار جین تصمیم میگیرد آنجا را ترک کند. در عمارت اشرافی تورنفیلد هال او را میپذیرند. جین به تورنفیلد هال میرود تا معلم دختر کوچکی به نام «ادل» باشد. آقای راچستر ارباب این خانه است و جین با ورود به این خانه درگیر احساسات و اتفاقات تازهای میشود....
سطح: خیلی سختفرانکناشتاین
لهجه: بریتیش نمره: 3.8 از 5 مری شلی، زمانی که تنها 18 سال داشت، شروع به نوشتن کتاب فرانکنشتاین کرد. این اثر که همزمان، تریلری گوتیک، عاشقانه ای پرحرارت و حکایتی هشداردهنده در مورد خطرات علم است، داستان علم آموزی متعهد به نام ویکتور فرانکنشتاین را پی می گیرد. فرانکنشتاین که به شکل وسواس گونه ای به دنبال یافتن علت زندگی و همچنین، جان بخشیدن به اشیای غیرزنده است، انسانی را با استفاده از اعضای بدن دزدیده شده از اجساد خلق می کند؛ اما پس از این کار، زشتی و مخوف بودن این موجود، او را تا سر حد مرگ می ترساند. این موجود که زمانی بسیار آرام و بی آزار بود، پس از شکنجه شدن با تنهایی و انزوا، به جانوری شرور تبدیل می شود و به دنبال انتقامی خون بار از آفریننده اش، فرانکنشتاین، می افتد...
سطح: خیلی سختصد سال تنهایی
لهجه: امریکن نمره: 4.4 از 5 صد سال تنهایی به شرح زندگی شش نسل از خانوادة بوئندیا میپردازد که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود. داستان از زبان سوم شخص حکایت میشود. طی مدت یک قرن تنهایی پنج نسل دیگر از بوئندیاها بهوجود میآیند و حوادث سرنوشتساز ورود کولیها به دهکده و تبادل کالا با ساکنان آن، رخ دادن جنگ داخلی و ورود خارجیها برای تولید انبوه موز را میبینند...
سطح: خیلی سختغرور و تعصب
لهجه: بریتیش نمره: 4.3 از 5 غرور و تعصب (به انگلیسی - Pride and Prejudice) (به معنی تفاخر و پیشداوری) رمان مشهوری اثر جین آستن، نویسندهٔ انگلیسی است. این اثر دومین کتاب جین آستن است. او این داستان را در سال ۱۷۹۶، درحالی که تنها ۲۱ سال داشت، نوشت، اما تا سال ۱۸۱۳ چاپ نشد. اکثر منتقدان غرور و تعصب را بهترین اثر جین آستن میدانند و خود او آن را «بچهٔ دلبند من» مینامید. بااینحال، این کتاب، که ابتدا با نام تأثرات اولیه نوشته شده بود، تا مدتها توسط ناشران رد میشد و وقتی پس از ۱۷ سال به چاپ رسید، بهجای نام آستن، نام «یک خانم» بهعنوان نام نویسنده روی جلد به چشم میخورد.
سطح: خیلی سخت