مجموعه کتاب های متوسط ، کتاب 31 : داستان عاشقانه
دربارهی این کتاب:
این شامل 7 زیر است:
من در کتابخانه با جنی آشنا شدم و فکر میکنم عاشقش شدم.
پدرم هميشه دوست داره من در همه چيز خوب باشم، اما من اين رو دوست ندارم.
تصمیم گرفتم با جنی ازدواج کنم و با هم رفتیم تا با خانواده ام آشنا بشه.
علی رغم مخالفت پدرم با جنی ازدواج کردم.
من و جنی در زندگیمون پول کمی داشتیم اما تونستیم از پسش بر بیایم.
دکتر میگه جنی بیماری خونی داره و قراره بمیره.
جنی مرد و من در آغوش پدرم گریه کردم.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.