مایکل وی

مجموعه مایکل وی

در رابطه با این مجموعه:

لهجه: امریکن نمره ادیبل: 4.6 زندگیِ مایکل وِی با کشف‌کردن استعدادش به هم ریخته و درگیر ماجراها و اتفاق‌های زیادی شده. مایکلِ چهارده ساله، شخصیت اصلی یک مجموعه‌ی هفت جلدی است که «ریچارد پُل اوانز» نوشته و جایزه‌های زیادی هم برنده شده است. تو دبیرستانِ مریدیان، همه فکر می‌کنند که مایکل وِی یه پسر چهارده‌ساله‌ی معمولی است که فقط دچار سندرم تورت است. سندرم تورت یک نوع بیماری مغزی نادری است که شخصِ مبتلا بی‌اختیار صداها و کارهایی انجام میدهد که نمی‌تواند کنترلشان کند. اما خب مایکل یک نوجوان معمولی نیست، بلکه یک پسر الکتریکی است و از دست‌هاش انرژی الکتریسیته ساطع می‌شود.

این مجموعه شامل 7 کتاب زیر است:

در جلد اول این مجموعه یعنی «زندانی سلول ۲۵» بعد از این که مادر مایکل دزدیده می‌شود، مایکل باید با هوش و قدرت استثنایی‌ش و با کمک دوستانش دست به کار شود تا با شکارچیان مبارزه کند، مادرش را پیدا کند و بقیه را هم نجات بدهد...

مایل می تواند به بقیه شوک الکتریکی وارد کند، تایلور ذهن افراد را می‌خواند و آن‌ها را ریبوت می‌کند، گایلی یک آهن‌ربای انسانی است،‌ ابیگیل با استفاده از الکتریسیته درد را از انسان دور می‌کند... این شخصیت‌ها به علاوه‌ی چند نوجوان دیگر که هرکدام قدرت الکتریکی خاص خودشان را دارند، قهرمان‌های مجموعه‌ی «مایکل وی» هستند و باید با سازمانی که می‌خواهد از قدرت آن‌ها برای اهداف شرورانه استفاده کند، مبارزه کنند. در این مسیر آن‌ها با خطرات و اتفاقات غیرقابل‌ پیش‌بینی بسیاری روبه‌رو می‌شوند و هرکدام با قدرت خاصشان موانع مختلف را از سر راه برمی‌دارند.

تو جلد سوم این مجموعه که اسمش «جدال با آمپر»ه، مایکل، تایلور، اوستین و باقی داعضای الکتروکلن، بزرگ‌ترین نیروگاه استارسورس الجن را نابود کردند و پا به فرار گذاشتند. الجن با ارتش پرو متحد شده تا اون‌ها را دستگیر کنه و مایکل تنها کسیه که هنوز دستگیر نشده. با آگاهی از اینکه دوستاش به زودی به جرم کارهای تروریستی مورد محاکمه قرار می‌گیرند و محکوم به اعدام می‌شن، مایکل برای نجات اون‌ها به تمام هوش و توانایی‌هاش نیاز داره. حالا سمت دیگه‌ی دنیا، دکتر هتچ و بچه‌های الکتریکی وفادارش کنترل کشتی آمپر، کشتی عظیمی رو که مرکز فرماندهی اِلجن محسوب می‌شه، به دست گرفتند. هتچ که حالا کنترل هفت کشتیِ ناوگان الجن رو تو دست داره، به پرو برگشته تا ارتشش رو گردآوری کنه و به تلاش برای سلطه‌ی جهانی ادامه بده... مایکل باید دوستاش رو آزاد و بعد راهی برای متوقف کردن هتچ پیدا کنه، ولی هتچ می‌دونه که مایکل و الکتروکلن به دنبالش هستند و برای مقابله با اونها آماده‌ست.

پس از این­که مایکل و دوستانش موفق شدند کشتی آمپر را غرق کنند و مادر مایکل را نجات دهند، این بار قرار است او و دوستانش دختری باهوش به نام اژدهای یشمی را از چنگال الجن نجات دهند، چرا که اِلجِن تصمیم دارد از اژدهای یشمی برای تولید برق و ساختن آدم­های الکتریکی استفاده کند! گروه مقاومت که در پی خرابکاری­ ها و تبهکاری­های هتچ و الجن تشکیل شده، الکتروکلن را به مأموریت نجات اژدهای یشمی می­فرستد. اما..

مایکل و الکتروکلن در حال رویارویی با بزرگ‌ترین موقعیت بحرانی‌شان تا به امروز هستند. جنبشِ مقاومت در معرض خطر قرار گرفته است و اعضای الکتروکلن نمی‌داندند که آیا خانواده‌هایشان زنده‌اند... یا نه. چیزی که آن‌ها به طور قطع می‌دانند این است که الجن تا وقتی آن‌ها را نابود نکند، متوقف نخواهد شد. و الجن حرکتش را شروع کرده است. آن‌ها حملات جدیدی به کشور جزیره‌ای تووالو را آغاز کرده‌اند. اگر موفق بشوند، این کشور اولین مهره‌ی دومینوی نقشه‌ی اصلی دریاسالار هتچ برای براندازی باقی دنیا است که سقوط خواهد کرد. ولی تَرَک‌هایی در رتبه‌های بالای افراد الجن پدید آمده است و با اینکه هتچ همچنان با مشتی آهنین فرمانروایی می‌کند، نشانه‌هایی از نفاق در الجن دیده می‌شود.

لهجه: امریکن نمره آدیبل:4.8 ژانر:ماجراجویی فانتزی در این مجموعه مایکل و الکتروکلن قصد دارند خطرناک‌ترین ماموریت‌ شان را انجام بدهند. احتمال دارد بعضی از اعضای گروه از این عملیات زنده برنگردند. رهبر مقاومت که فقط به نام صدا شناخته می‌شود، معتقد است که بهترین روش برای شکست الجن، دزدیدن پول‌ها ی آنهاست. رسیدن به این هدف هم فقط با دزدیدن ژول امکان پذیر است، همان کشتی الجن که در واقع خزانه‌داری شناور است . برای این کار مایکل و دوستاش به کمک نیاز دارند؛ و با خبر شده‌اند که یکی از اعضای نگهبان‌های برگزیده‌ی الجن به اسم «ولچ» با هتچ به مشکل خورده است سه نفر از اعضای الکتروکلن هم به مرگ محکوم شده‌اند. اگر الکتروکلن بتواند این بچه‌ها را نجات بدهد و قبل از الجن به ولچ برسد، ممکن است بتواند ژول را هم بدزدد..

لهجه: امریکن نمره ادیبل : 4.8 نبرد سهمگین هادس سرانجام با فداکاری مایکل به پایان رسیده است. الکتروکلن که در نبود مایکل و با از دست دادن تانر و جرواسو و پشت سر گذاشتن جنگ، بسیار خسته و درهم‌شکسته است، قصد دارد سوار بر ژول به‌سرعت از جزیره و از دسترس هتچ دور شود. هتچ که تعداد کثیری از نیروهایش را در جنگ از دست داده، با استفاده از محفظه‌ی نجات، خودش را به جزیره‌ نایک رسانده است تا فعالیت‌های شرکت الجن را از سر بگیرد و دوباره نیروهایش را گرد هم بیاورد. از طرفی دیگر اهالی تووالو به رهبری اِنل سالونی، نوه‌ی نخست وزیر سابق، که در زندان هادس بود، در حال جمع کردن ارتش هستند تا بتوانند جزایرشان را از سلطه‌ی الجن نجات دهند.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.