کتاب انگوس فلمیمینگ - نویسنده داستان های مجرمانه ، مجموعه 2 : مرگ هری
دربارهی این مجموعه:
Angus Flemming came back home because his mother asked him. He hardly ever visited her, though she had never complained. His elder brother and sister often visit their mother. That's why Angus felt guilty. Angus is the youngest child in his family. He used to get away with anything. He lives in Edinburgh now. Angus is a writer who is famous for his crime stories. His girlfriend Susi and best friend Ross are both police officers. They overcame some criminal adventure that changed Angus a lot. (You can read about it in "Death in Edinburg"). There, in Tarbet on Harris, the writer remembered his childhood, the school years and his friends. The town hadn't changed at all. But his friends left it looking for better life. Everybody, except Stuart – his schoolmate. Stuart's father died the day before Angus arrived. The writer decided to support his friend in such hard times.
این شامل 10 زیر است:
آنگوس به خونهاش در جزیرهی هاریس برمیگرده.
آنگوس استفن مكلود رو ميبينه كه با سرعت از خونه ميره.
آنگوس استوارت رو دید و باهاش صحبت کرد.
مکلود پیر مرد.
آنگوس به مادرش میگه سوزی میخواد بیاد و مدتی بمونه و مادرش موافقت میکنه.
آنگوس دید دو نفر دعوا میکردن و یکی از اونها از لبهی صخره افتاد پایین.
استفن مکلود مرده و آنگوس مضنون اصلی هست.
سوزی میفهمه استورات میتونسته در ساعت وقوع اتفاق در صخره باشه.
آنگوس فهمید قاتل مارک بوده نه استوارت.
استوارت تبرئه شد و مرگ استفن حادثه بود.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.