خانواده‌ای در یک کشتی شکسته گیر افتادن.

خانواده به خشکی رسیدن و غذا برای خوردن پیدا کردن.

فریتز یه میمون کوچولو با خودش آورد تا ازش نگهداری کنه.

حیوانات روی کشتی رو به سلامت به خشکی منتقل می‌کنن.

خانواده برای ساختن خونه‌ی جدید به مکانی جدید نقل مکان کردن.

خانواده نردبون طنابی درست می‌کنن.

ساخت خونه‌ی درختی تموم شد.

خانواده تصمیم میگیره سیب‌زمینی بکاره.

طوفانی دیگر در راهه.

خانواده تصمیم میگیره گیاه پرورش بده و برای حیوانات آلونک بسازه.

خانواده روی باغچه کار می‌کنه.

به تعداد حیوانات خانواده اضافه میشه.

خانواده در فصل زمستان به مشکلات زیادی برخورد کردن.

خانواده غاری برای زندگی پیدا کردن و برای زمستون آماده‌ی زندگی کردن.

فریتز و پدر کانو درست می‌کنن تا فریتز باهاش به مناطقی از جزیره بره که تا حالا ندیده.

یه کشتی خانواده رو پیدا می‌کنه.

خانواده ترجیح دادن در جزیره بمونن.