موبی دیک

مجموعه کتاب های ساده ، کتاب 89 : موبی دیک

درباره‌ی این کتاب:

این شامل 13 زیر است:

با کوئیک که یک صیاد نهنگ خیلی خوب هست دوست شدم.

من و کوئیک با کشتی پکاد راهی صید نهنگ شدیم.

کاپیتان آهاب میگه نهنگ سفید رو که پای اون رو خورده رو میخواد.

اولین نهنگ رو می‌بینیم، اما موفق به شکارش نمیشیم.

موبی دیک بازوی کاپیتان دیگری رو هم گرفته.

موبی دیک رو در اقیانوس دیدیم.

پیپ دیوانه میشه و فکر میکنه کاپیتان آهاب خداست.

کوئیک میخواد براش تابوت بسازن چون فکر میکنه قراره بمیره.

فتح‌الله به کاپیتان میگه چطور خواهد مرد.

کاپیتان آهاب برای نبرد با موبی دیک آماده میشه.

کاپیتان آهاب با موبی دیک نبرد میکنه، اما نمیتونه پیروز بشه.

فتح‌الله در روز دوم نبرد با موبی دیک میمیره.

از کشتی پکاد و مردانش فقط من زنده موندم و پکاد غرق شد.

مشارکت کنندگان در این صفحه

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.