سرفصل های مهم
خدا و دولت
توضیح مختصر
دین در دوران حکومت هنری هشتم در انگلیس و پس از او.
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح متوسط
دانلود اپلیکیشن «زیبوک»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی فصل
فصل ۳ خدا و دولت
در اوایل قرن شانزدهم هنری هشتم پادشاه انگلستان بود. او خوشقیافه و باهوش بود. او عاشق ورزش، موسیقی و رقص بود. هیچ پادشاهی در بین مردمش محبوبیت بیشتری نداشت.
اما او نگران بود. او پسری نداشت که پس از او پادشاه شود. در نیم قرن قبل از فرمانروایی هنری، انگلستان به طرز وحشتناکی رنج کشید زیرا دو خانواده برای کنترل کشور مبارزه میکردند. اکنون این جنگها به پایان رسیده بود و خانواده هنری، تودورها، کنترل را به دست داشتند. اما جنگها پس از مرگ او میتوانست دوباره به راحتی آغاز شود. برای هنری، یک پسر بسیار مهم بود - حتی مهمتر از دین مردمش.
بریتانیای کاتولیک
از قرن هفتم، تقریباً همه در بریتانیا کاتولیک رومی بودند. در زمان هنری هشتم، کلیسای کاتولیک بسیار قدرتمند بود. در آن روزها، تعداد کمی از افراد به سن پنجاه سالگی میرسیدند. زندگی پس از مرگ برای آنها بسیار مهم بود و برای این کار به کلیسا نیاز داشتند. حتی فقیرترین کشاورزان ۱۰ درصد از غذای تولیدی خود را به کلیسا میدادند. آنها همچنین بدون دریافت پول در زمین کلیسا کار میکردند. خانوادههای ثروتمند مبلغ هنگفتی پول میدادند. همه معتقد بودند که زندگی بهتری برای بعد از مرگ میخرند. کلیسا بسیار ثروتمند شد - بسیار ثروتمندتر از پادشاه انگلستان.
هنری هیل: دو زن، دو کلیسا
کاترین آراگون یک شاهزاده خانم اسپانیایی بود. او با برادر بزرگتر هنری ازدواج کرده بود. او در جوانی مرد و هنری به عنوان پادشاه آینده تصمیم گرفت با کاترین ازدواج کند. کاترین برای انگلستان مفید بود زیرا اسپانیا یکی از قدرتمندترین کشورهای اروپا بود.
یک مسیحی معمولاً نمیتوانست با همسر برادرش ازدواج کند، اما رئیس کلیسای کاتولیک، پاپ، اجازه ویژه داد.
هنری هشتم و کاترین آراگون تنها یک فرزند داشتند - یک دختر، ماری. وقتی پسری نیامد، هنری به دنبال دلیلی گشت. او به این نتیجه رسید که ازدواجش با همسر برادرش اشتباه بود. به عنوان مجازات، او و کاترین پسری نداشتند.
هنری همیشه به زنان دیگر علاقه داشت، اما حالا او عاشق یک زن جوان انگلیسی، آن بولین شد. او بسیار کوچکتر از کاترین بود. او باهوش و بامزه بود و شاید میتوانست پسری به هنری بدهد.
هنری دستیار خود، توماس ولسی را به کینه فرستاد تا از پاپ بخواهد که به ازدواج او با کاترین خاتمه دهد. اما پاپ زندانی یکی از بستگان کاترین بود. او نمیتوانست با درخواست هنری موافقت کند.
ولسی به انگلستان بازگشت و خبر بد را به پادشاه خود داد. هنری بسیار عصبانی شد. او ولسی را به زندان انداخت. سپس تصمیمی گرفت که بریتانیا را برای همیشه تغییر داد. پاپ رئیس کلیسای کاتولیک بود، و رفتارش سختگیرانه بود. بنابراین در سال ۱۵۳۴، هنری کلیسای کاتولیک را بست و یک کلیسای جدید، کلیسای انگلستان، با سرپرست جدید - پادشاه، راه اندازی کرد. چند سیاستمدار و کشیش مخالف این امر بودند، بنابراین هنری سر آنها را قطع کرد.
هنری نویسنده کتابی بود که به عقاید مذهبی پروتستان حمله میکرد. اما اکنون کلیسای جدید او از این ایدههای پروتستانی پیروی میکرد. کتاب مقدس به زبان انگلیسی در کلیسا خوانده شد، نه به زبان لاتین، و هیچ عکس دیگری در کلیسا به جز تصویر عیسی وجود نداشت. برای مردم قرن شانزدهم، این تغییرات بسیار جدی بود. اما برای هنری اهمیتی نداشتند، زیرا او فقط به یک چیز توجه داشت. کلیسای جدید او به او اجازه میداد تا به ازدواجش با کاترین پایان دهد. سپس با آن بولین ازدواج کرد.
هنری به زودی دریافت که قدرت او به عنوان رئیس کلیسا از جهات دیگر نیز مفید است. او به پول احتیاج داشت و کلیسا پول بسیار داشت.
صومعهها هم دارای مناطق وسیعی از زمین و طلا و نقره بودند. بنابراین هنری تصمیم گرفت آنها را ببندد. هنری همه چیز را گرفت. بسیاری از ساختمانهای زیبا تخریب شدند و ۱۱۰۰۰ زن و مرد مذهبی به یکباره خانههای خود را از دست دادند. امروزه هنوز هم میتوانید دیوارهای شکسته صومعههای قدیمی را در بسیاری از مناطق بریتانیا مشاهده کنید.
همسران دیگر هنری
متأسفانه برای هنری، کلیسای جدید او مشکلات ازدواج او را حل نکرد. وقتی آن بولین به هنری دختری به نام الیزابت داد، اما پسری نداد، هنری سر او را برید. او سرانجام از همسر سوم خود، جین سیمور، صاحب یک پسر شد، اما وی پس از تولد نوزاد درگذشت.
همسر چهارم او آن کلیس، شاهزاده خانم آلمانی بود که هنری او را از روی عکس انتخاب کرد. در زندگی واقعی او بسیار زشت بود و هنری پس از شش ماه به ازدواجشان پایان داد. او دوباره همان اشتباه را نکردو کاترین هوارد هنگام ازدواج با هنری، ۴۹ ساله چاق، یک دختر شانزده ساله انگلیسی زیبا بود. اما هنری فهمید که او معشوقهای دارد. هنری سرش را قطع کرد. ششمین همسرش، کاترین پار، از بقیه خوش شانستر بود: هنری قبل از او درگذشت.
ادوارد ششم
پس از مرگ هنری هشتم، پسر نه سالهاش پادشاه شد. ادوارد ششم یک پسر ناسالم اما بسیار باهوش بود و ایدههای قوی در مورد دین داشت. او انگلیس را حتی بیشتر از پدرش پروتستان کرد. اما او فقط تا پانزده سالگی عمر کرد. هیچ کس نبود که بتواند پادشاه بعدی شود. بنابراین خواهر بزرگ ادوارد، ماری، ملکه شد.
ماری اول
ماری، دختر کاترین آراگون کاتولیک، تمام تغییرات پروتستانی را که توسط پدر و برادرش ایجاد شده بود کنار گذاشت. اکثر مردم انگلیس از این موضوع خوشحال بودند. آنها ایدههای پروتستان را خیلی دوست نداشتند. اما بعد ماری تعداد زیادی از پروتستانها را کشت. طی سه سال، ۲۸۰ زن و مرد در مقابل چشم مردم سوزانده شدند. ماری محبوبیت خود را از دست داد.
او هنگام ملکه شدن سی و هشت ساله و مجرد بود. او از ایده اینکه دختر پروتستان آن بولین، الیزابت، ملکه بعدی شود متنفر بود، بنابراین واقعاً یک بچه میخواست. او با فیلیپ پادشاه اسپانیا ازدواج کرد. دو بار فکر کرد که از او بچه دارد. اما او مشکل معده داشت - و این باعث مرگ او شد. بازگشت کلیسای کاتولیک در انگلستان با او مرد.
الیزابت اول
وقتی خواهر مری، الیزابت ملکه شد، سعی کرد راه میانهای برای دین پیدا کند. او یک کلیسای انگلیس میخواست که پروتستانها و کاتولیکها بتوانند آن را بپذیرند. اما این غیرممکن بود.
اولاً، پیوریتانیها آن را دوست نداشتند. پیوریتانها پروتستانهایی بودند که کلیساهای ساده و لباسهای ساده برای کشیشان خود میخواستند. از نظر آنها، کلیسای انگلیس تفاوت چندانی با کلیسای کاتولیک نداشت. و آنها ملکه را به عنوان رئیس کلیسا نمیخواستند. الیزابت فکر کرد که ایدههای آنها خطرناک است. بسیاری از مردم پیوریتان به زندان انداخته یا کشته شدند.
دوم، کاتولیکها آن را دوست نداشتند. پاپ به مردم کلیسای کاتولیک میگفت که به حکومت الیزابت پایان دهند. او گفت: “ازدواج هنری هشتم با مادرش، آن بولین ، اشتباه بود.” او مخفیانه کشیشان اروپایی را به انگلستان فرستاد تا جنگ کاتولیک علیه ملکه را آغاز کنند. بنابراین الیزابت کاتولیک بودن را خلاف قانون اعلام کرد. اگر مردم روز یکشنبه به کلیسای پروتستان نمیرفتند، مجبور بودند پول زیادی بپردازند. تعداد زیادی از کاتولیکها به زندان افتادند و تعدادی نیز کشته شدند. کشیشان کاتولیک به طور مخفیانه به سراسر کشور سفر میکردند، اما این بسیار خطرناک بود. هنوز تعداد زیادی خانه بزرگ قرن ۱۶ در انگلستان با “سوراخ کشیش” وجود دارد - مکانهای مخفی برای مخفی شدن کشیشان کاتولیک.
ماری ملکه اسکاتلند
نزدیکترین خویشاوند الیزابت دختر عموی کاتولیک او، ماری ملکه اسکاتلند بود. در سال ۱۵۶۷ ماری هنگام ازدواج با قاتل شوهرش مردم اسکاتلند را بسیار عصبانی کرد. او مجبور شد به انگلیس فرار کند و پسر بچهاش، جیمز، را به عنوان پادشاه اسکاتلند رها کند. الیزابت میخواست از ماری استقبال کند. اما برای کاتولیکها، ماری ملکه واقعی انگلستان بود، زیرا ازدواج دوم هنری هفتم واقعی نبود. بنابراین الیزابت مشکلات بیشتری با دشمنان کاتولیک خود پیدا کرد. ماری نوزده سال به عنوان زندانی در انگلستان زندگی کرد. سرانجام، جاسوسان الیزابت ثابت کردند که ماری علیه الیزابت نقشه میکشد. الیزابت با ناراحتی دستور مرگ او را صادر کرد.
ویلیام شکسپیر
حکومت الیزابت برای برخی دوران خطرناکی بود، اما بسیاری دیگر از زندگی لذت میبردند. نمایشها بسیار محبوب شدند و اولین تئاتر واقعی انگلستان ساخته شد. ویلیام شکسپیر بزرگترین نویسنده تئاتر بود. پدرش یک تاجر معمولی بود و او فقط تا چهارده سالگی به مدرسه در استارتفورد در آون رفت. بعدها در لندن به عنوان نویسنده و بازیگر مشغول به کار شد. ملکه برخی از سی و هفت نمایشنامه او را در کاخ تماشا کرد و امروزه نیز در سراسر جهان از آنها لذت میبرند.
حمله اسپانیا به انگلیس
خطر بعدی برای انگلیس پروتستان از قدرتمندترین کشور اروپا آمد: اسپانیا. در سال ۱۵۸۸، پادشاه اسپانیا، ماری ایس همسر فیلیپ، ۲۷۰۰۰ نفر را با ۱۳۰ کشتی به سواحل انگلیس فرستاد. انگلستان امید چندانی به شکست آنها نداشت.
کشتیهای فیلیپ سعی کردند از هلند به ارتش اسپانیا بپیوندند. اما خوشبختانه برای انگلستان، باد و حمله قایقهای انگلیسی این امر را غیرممکن کرد. کشتیهای اسپانیایی شکست خوردند و تصمیم گرفتند به خانه بازگردند. اما با طوفان وحشتناکی مواجه شدند و نیمی از کشتیهای اسپانیایی منهدم شدند.
اسپانیا و کاتولیکها مقداری از قدرت خود را در اروپا از دست دادند و انگلیس همچنان یک کشور پروتستان ماند. هنگامی که الیزابت در سال ۱۶۰۳ پس از چهل و پنج سال ملکه بودن، درگذشت، اکثر مردم او به شدت پروتستان بودند.
دین بعد از الیزابت
بعدها در قرن ۱۷، بریتانیا یک پادشاه کاتولیک داشت، جیمز دوم. اما در آن زمان بازگرداندن مردم انگلیس به کلیسای کاتولیک غیرممکن بود. تنها پس از سه سال، او مجبور شد بریتانیا را ترک کند و پادشاه جدید پروتستان انتخاب شد.
امروزه مسیحیت همان اهمیتی را که در قرنهای گذشته در بریتانیا داشت، ندارد. تعداد مسلمانان، هندوها و سیکها رو به افزایش است و بخش زیادی از مردم به خدا اعتقاد ندارند. اما هنوز تعداد افراد کلیسای انگلستان بیشتر از کلیسای کاتولیک است.
متن انگلیسی فصل
Chapter 3 God and Government
Henry VIII was king of England in the early 16th century. He was handsome and clever. He loved sport, music and dance. No king was ever more popular with his people.
But he was worried. He didn’t have a son to follow him as King. In the half-century before Henry’s rule, England suffered terribly as two families fought for control of the country. Now these wars were finished and Henry’s family, the Tudors, were in control. But the wars could easily start again after his death. For Henry, a son was very important - more important even than his people’s religion.
Catholic Britain
From the 7th century, almost everyone in Britain was a Roman Catholic. By the time of Henry’VIII, the Catholic Church was very powerful. In those days, only a few people reached the age of fifty. Life after death was very important to them, and for this they needed the Church. Even the poorest farmers gave the Church 10% of the food that they produced. They also worked on Church land without payment. Rich families gave large amounts of money. Everyone believed that they were buying a better life after death. The Church became very rich — much richer than the King of England.
Henry Hill: two women, two churches
Katharine of Aragon was a Spanish princess. She was married to Henry’s older brother. He died young and Henry, as the future king, decided to marry Katharine. She was useful to England because Spain was one of the most powerful countries in Europe.
A Christian couldn’t usually marry his brother’s wife, but the head of the Catholic Church, the Pope, gave special permission.
Henry VIII and Katharine of Aragon had only one child — a daughter, Mary. When no son came, Henry looked for a reason. He decided that his marriage to his brother’s wife was wrong. As a punishment, he and Katharine had no sons.
Henry was always interested in other women, but now he fell completely in love with a young Englishwoman, Anne Boleyn. She was much younger than Katharine. She was clever and funny and maybe she could give Henry a son.
Henry sent his assistant, Thomas Wolsey, to Koine to ask the Pope for an end to his marriage with Katharine. But the Pope was the prisoner of one of Katharine’s relatives. He couldn’t agree to Henry’s request.
Wolsey went back to England and told his king the bad news. Henry was very angry. He put Wolsey in prison. Then he made a decision that changed Britain for ever. The Pope was head of the Catholic Church, and he was being difficult. So in 1534, Henry closed the Catholic Church and started a new one, the Church of England, with a new head — the king. A few politicians and priests spoke in disagreement against this, so Henry cut off their heads.
Henry was the writer of a book which attacked the religious ideas of the Protestants. But now his new church followed these Protestant ideas. The Bible was read in English in church, not in Latin, and there were no pictures in church of anyone except Jesus. For people in the 16th century, these changes were very’ serious. But to Henry they didn’t matter, because he was only interested in one thing. His new church gave him permission to end his marriage with Katharine. Then he married Anne Boleyn.
Henry soon realized that his power as head of the Church was useful in other ways. He needed money, and the Church had lots of it.
Monasteries owned large areas of land, and gold and silver too. So he decided to close them. Henry took everything. Many beautiful buildings were destroyed, and 11,000 religious men and women suddenly lost their homes. You can still see the broken walls of old monasteries in many parts of Britain today.
Henry’s other wives
Sadly for Henry, his new church didn’t solve his marriage problems. When Anne Boleyn gave Henry a daughter, Elizabeth, but no son, he cut off her head. He finally had a son with his third wife, Jane Seymour, but she died after the birth of the baby.
His fourth wife was Anne of Cleves, a German princess who he chose from a picture. In real life she was very ugly, and he ended their marriage after six months. He didn’t make the same mistake again. Catherine Howard was a beautiful English girl of sixteen when she married Henry, a fat 49-year-old. But Henry learnt that she had a lover. He cut off her head. His sixth wife, Catherine Parr, was luckier than the rest: Henry died before her.
Edward VI
After Henry VIlI’s death, his nine-year-old son became king. Edward VI was an unhealthy but very intelligent boy, and he had strong ideas about religion. He started to make England even more Protestant than under his father. But he only lived to the age of fifteen. There was nobody who could become the next king. So Edward’s older sister Mary became queen.
Mary I
Mary, Katharine of Aragon’s Catholic daughter, threw out all the Protestant changes that were introduced by her father and brother. Most people in England were happy about this. They didn’t like Protestant ideas very much. But then Mary killed lots of Protestants. In three years, 280 men and women were burned in front of crowds of people. Mary became very unpopular.
She was thirty-eight and unmarried when she became queen. She hated the idea of Anne Boleyn’s Protestant daughter, Elizabeth, as the next queen, so she really wanted a child. She married King Philip of Spain. Twice she thought she was having his baby. But she had a stomach problem - and it killed her. The return of the Catholic Church in England died with her.
Elizabeth I
When Mary’s sister Elizabeth became queen, she tried to find a middle way for religion. She wanted a Church of England that Protestants and Catholics could accept. But this was impossible.
First, the Puritans didn’t like it. The Puritans were Protestants who wanted simple churches and simple clothes for their priests. To them, the Church of England wasn’t different enough from the Catholic Church. And they didn’t want the Queen as head of the Church. Elizabeth thought that their ideas were dangerous. Many Puritans were put in prison or killed.
Second, the Catholics didn’t like it. The Pope told the people of the Catholic Church to end Elizabeth’s rule. ‘Henry VIII’s marriage to her mother, Anne Boleyn, was wrong,’ he said. He secretly sent European priests to England to start a Catholic war against the Queen. So Elizabeth made Catholicism against the law. People had to pay lots of money if they didn’t go to a Protestant church on Sunday. Lots of Catholics were put in prison, and a few were killed. Catholic priests continued to travel around the country secretly, but it was very dangerous. There are still many big 16th-century houses in England with ‘priest holes’ — secret places for Catholic priests to hide.
Mary Queen of Scots
Elizabeth’s closest relative was her Catholic cousin, Mary’ Queen of Scots. In 1567, Mary made the people of Scotland very angry when she married her husband’s murderer. She had to escape to England, leaving her baby son James as king of Scotland. Elizabeth wanted to make her welcome. But to Catholics, Mary was the true queen of England, because Henry VII Is second marriage wasn’t real. So Elizabeth had even more problems with her Catholic enemies. Mary lived as a prisoner in England for nineteen years. Finally, Elizabeth’s spies proved that Mary was making plans against Elizabeth. Elizabeth sadly ordered her death.
William Shakespeare
Elizabeth’s rule was a time of danger for some, but many other people enjoyed life. Plays became very popular, and England’s first real theatre was built. The greatest writer for the theatre was William Shakespeare. His father was an ordinary trader and he only went to school, in Stratford- upon-Avon, until the age of fourteen. Later he worked in London as a writer and an actor. Some of his thirty-seven plays were watched by the Queen at her palace, and they are still enjoyed around the world today.
The Spanish attack England
The next danger for Protestant England came from the most powerful country in Europe: Spain. In 1588, the Spanish king, Mary Is husband Philip, sent 27,000 men in 130 ships to the English coast. England had little hope of defeating them.
Philip’s ships tried to join a Spanish army from the Netherlands. But luckily for England, the wind, and an attack by English boats, made this impossible. The Spanish ships were defeated and decided to return home. But they hit a terrible storm, and half the Spanish ships were destroyed.
Spain and the Catholics lost some of their power in Europe and England continued to be a Protestant country. When Elizabeth died in 1603, after forty-five years as queen, most of her people were strongly Protestant.
Religion after Elizabeth
Later in the 17th century, Britain had a Catholic king, James II. But by then it was impossible to bring the people of Britain back to the Catholic Church. After only three years, he had to leave Britain and a new, Protestant king was chosen.
Today, Christianity doesn’t have the same importance in Britain that it had in earlier centuries. The numbers of Muslims, Hindus and Sikhs are growing, and a large part of the population doesn’t believe in God. But there are still many more people in the Church of England than in the Catholic Church.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.