مجموعه کتاب های متوسط ، کتاب 8 : سه تفنگ دار
دربارهی این کتاب:
Dumas is a French classic writer and master of the adventure novel. The young Gascon D'Artagnan is full of bold plans to conquer Paris. He arrives on a horse at the capital. He wants to become a musketeer like his father. He gets into a trouble from the first steps on the way to his dream. It will change his life forever. D'Artagnan is nimble and agile, cheerful and noble. He attracts not only a lot of friends, but also many enemies. These foes want to see such a brave and faithful man on their side. Three Musketeers and D'Artagnan are devoted to their king and queen Their life is full of conspiracies and intrigues, fights and feats. They always act together and their motto is One for all and all for one. This motto leads them to the victory
این شامل 24 زیر است:
دارتانیان جوان فرانسوی جویای نام، با پدرش وداع کرد و در شهر مونگ با ناشناسی مبارزه کردو زخمی شد.
دارتانیان به دیدن مسیو دو تروویل رفت و با سه تفنگدار آشنا شد ولی به دنبال دزد نامه اونجا رو ترک کرد.
گاردهای کاردینال مانع دوئل دارتانیان با سه تفنگدار شدن و دارتانیان به اون سه پیوست و پیروز شدن.
دارتانیان با پادشاه دیدار کرد. به بوناسیو برای یافتن همسرش کمک کرد. مرد مونگی دزدِ همسر بوناسیو بود.
همسر بوناسیو موفق به فرار شد؛ دارتانیان از پلیسها نجاتش داد و عاشقش شد. دوک باکینگهام رو ملاقات کرد.
ملکه دوازده الماس به دوک باکینگهام هدیه داد. کاردینال توسط جاسوسش باخبر شد و نامه ای به بانو نوشت.
کاردینال پادشاه رو متقاعد کرد که نامه ای رو که ملکه نوشته بود بگیره؛ اون نامه علیه کاردینال بود.
مادام بوناسیو به ملکه گفت که شوهرش رو برای پس گرفتن الماسها از دوک راهی میکنه ولی بوناسیو قبول نکرد.
دارتانیان نامه رو به دوک رسوند. دوک فهمید که دو تا از الماسها گم شدن و دستور داد مشابهشون رو بسازن.
مادام رو از خونه ییلاقی ربودن. دارتانیان به کمک پورتوس رفت و نامه مادام شوروز رو به آرامیس رسوند.
دارتانیان به دنبال تفنگ دارها رفت و باز با هم همراه شدن. فهمیدن که باید برای جنگ تجهیزات فراهم کنن.
همسر وکیل، در کلیسا پورتوس رو به شام دعوت کرد. دارتانیان به بانو علاقه مند شد و به دنبالش رفت.
کنت وینتر دارتانیان رو نزد بانو برد؛ پورتوس به خانه کوکوناردها رفت.دارتانیان وانمود کردکه واردس هست.
دو نامه از مادام بوناسیو و کاردینال برای دارتانیان اومد. هر دو می خواستن ببیننش. دارتانیان قبول کرد.
بانو خواست بافرستادن چهار سرباز دارتانیان رو بکشه اما نتونست. دارتانیان فهمید مادام زنده و سالم هست.
شراب سمی بانو بریزمونت رو کشت. کاردینال به بانو ماموریتی داد وگفت درکشتن مادام و دارتانیان کمک میکنه
آتوس تونست مجوز بانو رو ازش بگیره. چهار رفیق عملیات موفقی رو در سنگر داشتن؛ دارتانیان تفنگ دار شد.
فلتون بانو رو نجات داد و دوک باکینگهام رو کشت. سه تفنگدار به قصد نجات مادام بوناسیو راهی بتون شدن.
بانو به صومعه رفت، مادام رو فریب داد و وقتی تفنگدارها برای نجات بانو رسیدن، بهش شراب سمی داد.
تفنگ دارها وکنت دو وینتر بانو رو پیدا کردن و به کمک یک جلاد کشتنش. دارتانیان ستوان گاردکاردینال شد.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.