جین ایر بعد از مرگ داییش که سرپرستی او را قبول کرده بود از طرف خانواده او مورد آزار قرار می گیرد.

خانم رید با پیشنهاد پزشک مستخدمین که جین را معاینه می کند تصمیم می گیرد او را به مدرسه بفرستد.

توصیف روز اول مدرسه و آشنایی با هلن دختری که دوست صمیمی جین شد.

جین ایر با دختری به نام هلن دوست می شود که به او آرامش و بخشش را یاد می دهد.

مدیرمدرسه آقای بروکل هرست به مدرسه آمد و با دیدن جین ایر او را به عنوان فردی شرور معرفی کرد.

بعد از مرگ دوست جین ایر و رفتن دوشیزه تمپل از مدرسه جین تصمیم میگیرد زندگی جدیدی را تجربه کند.

ملاقات جین ایر و آقای روچستر در جاده منتهی به تورنفیلد

جین ایر بت آقای روچستر ملاقات می کند.

یک رابطه عاطفی بین آقای روچستر و جین شکل میگیرد.

اتاق آقای روچستر به وسیله گریس پول به آتش کشیده می شود.

آقای روچستر همراه مهمانانش که قرار بود چند روز در تورنفیلد بمانند به خانه آمد.

پیرزن کولی به تورنفیلد میاید تا برای مهمانان آقای روچستر فال بگیرد.

مهمان آقای روچستر ، آقای میسون، نیمه شب مورد حمله قرار گرفت.

جین ایر برای دیدن زندایی اش که در بستر مرگ است به گیتس هد می رود.

جین ایر به تورنفیلد باز می گردد و آقای روچستر با درخواستی او را شگفت زده می کند.

جین برای مراسم عروسی آماده می شودو شب عروسی رویای عجیبی می بیند و آن را برای آقای روچستر بازگومیکند.

روز عروسی جین ایر و آقای روچستر فرا رسید.

آقای روچستر در مورد ازدواجش به جین توضیح می دهد.

بعداز فرار کردن جین از تورنفیلدو سفر به جایی دور با خانواده مهربانی آشنا و در خانه آنها می ماند.

جین ایر در کنار خانواده ریورز لحظات خوبی را می گذراند.

آقای ریورز به خاطر خدمت به خدا از ازدواج با دختر زیبایی که دوست دارد سر باز می زند.

سنت جان از جین ایر می خواهد برای خدمت به خدا با او ازدواج کند.

جین ایر برای دیدن آقای روچستر به خانه جدید او در وسط جنگل می رود.