مجموعه کتاب های خیلی ساده ، کتاب 45 : هیولا
دربارهی این کتاب:
هیولا
این شامل 15 زیر است:
پدر سوزی مرده و از اون موقع خوابهای وحشتناکی میبینه.
موجودی نیمه گرگ و نیمه انسان حرف میزنه.
سوزی و چارلی برای تعطیلات به یک خونهی دورافتاده میرن.
جونور قبلاً مرد جوونی بوده و حالا به خونهاش برگشته.
سوزی و چارلی خبر جونور براینمار رو میشنون.
جونور میخواد سوزی با اون باشه.
جونور یه گوسفند مرده برای سوزی هدیه میاره.
اتفاق عجیبی روی تپه برای سوزی میفته و از حال میره.
چارلی و سوزی تصادف کردن و حال چارلی خوب نیست.
جونور میخواد حالا که شوهر سوزی نیست، کنارش باشه.
ریچارد میاد خونه و با سوزی حرف میزنه. سوزی حس میکنه عاشقش شده.
ریچارد سوزی رو میبره خونهاش و در خواب ازش میخواد پیش اون بمونه.
سوزی از خونهی ریچارد فرار میکنه و تام به حیوون بزرگ و مشکی شلیک میکنه.
سوزی به خونهی تام و کاترین میره و دیگه خواب نمیبینه. کسی از اون شب ریچارد رو ندیده.
سوزی به زودی بچهای از جونور به دنیا میاره.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.