مجموعه جیمز باند ، کتاب 5 : انگشت طلائی
دربارهی این کتاب:
James Bond, Agent 007 is sitting in a Miami airport and waiting for his flight home from his most recent assignment. When his plane was delayed for 48 hours, Bond accepted an offer from a wealthy acquaintance to investigate whether or not the man is being cheated at cards. The pay for this small service is 10,000 pounds. The man is playing cards with Auric Goldfinger, the wealthy owner of a metallurgical empire. Keeping careful watch on Goldfinger's hotel room, Bond has soon discovered the cheater's method and forces to give him all the money back. Returning to London, Bond had been assigned to investigate Goldfinger, who, in addition being a cheat is also the biggest gold-smuggler in England.
این شامل 12 زیر است:
باند در فرودگاه میامی مرد پولداری رو ملاقات میکنه و اون یک پیشنهاد کار بهش میده.
باند فهمید گلدفینگر چطور تقلب میکرده و ازش خواست پولها رو پس بده.
گلدفینگر از بریتانیا طلا قاچاق میکنه و ام، از باند میخواد اون رو دستگیر کنه.
باند، گلدفینگر رو در زمین گلف میبینه و باهاش بازی میکنه.
گلدفینگر داشت با تقلب بازی رو میبرد، ولی باند هم بهش حقه زد و بازی رو برد.
باند برای شام رفت خونهی گلدفینگر، و خونهاش رو گشت.
باند فهمید که گلدفینگر چطور طلا رو از بریتانیا قاچاق میکنه.
گلدفینگر، باند و تیلی رو که از جنگل نزدیک کارخونهی گلدفینگر، اونجا رو زیر نظر گرفته بودن، گرفت.
گلدفینگر باند و تیلی رو نمیکشه ولی ازشون میخواد در پروژهی بزرگش براش کار کنن.
گلدفینگر تمام رهبران باندهای آمریکا رو به جز یکی راضی کرد تا باهاش کار کنن.
باند نقشهی گلدفینگر رو به فلیکس لیتر اطلاع داده بود و اونها به فورت ناکس رفته بودن.
باند، گلدفینگر و آدجاب رو میکشه و ماموریت به پایان میرسه.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.