مجموعه کتاب های خیلی ساده ، کتاب 155 : جادوگر آز
دربارهی این کتاب:
در کانزاس ایالات متحده آمریکا خبری از ساحره یا جادوگر نیست . اما گردبادهای زیادی می وزد و یک روز گردبادی شروع به وزیدن گرفت و خانه ی دوروتی را به همراه دوروتی و سگش توتو به هوا بلند کرد و به شهر اوز روانه کرد . در شهر اوز چهار ساحره و یک جادوگر معروف به نام جادوگر شهر اوز وجود دارد . دوروتی می خواهد به خانه اش به کانزاس برگردد اما چطور !؟ نمی داند . او به کمک احتیاج دارد . ساحره ی شمال به او می گوید به شهر زمردین برود و از جادوگر شهر اوز بپرسد . پس از آن دوروتی مترسک ( بی مغز) ، مرد حلبی ( بی قلب ) و شیر بزدل ( بدون شجاعت ) را می بیند اما آنها خودشان هم نیازمند کمک هستند . درنتیجه همگیشان جاده زرد آجری را به سمت شهر زمردین در پیش می گیرند . اما قرار است چه چیزی را آنجا بیابند ؟ جادوگر معروف شهر اوز چه چیز یا چه کسی است
مشارکت کنندگان در این صفحه
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.