فصل 95

کتاب: در آغوش دریا / فصل 138

در آغوش دریا

175 فصل

فصل 95

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زیبوک» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

متن انگلیسی فصل

alfred

I collapsed among the refugees on the floor of the music room. My throat burned from the nonstop retching of phantoms in my stomach.

A little girl played with a floppy stuffed bear near my feet. She stopped and stared at me for a long while.

“Stupid girl, it isn’t polite to stare. Especially at someone in my condition,” I informed her.

She giggled, bent her bear over at the waist, and pretended it was vomiting.

“Oh, isn’t that funny?” I reached out and clawed a button eye from the bear’s face.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.