مجموعه جیسون بورن ، کتاب 1 : اولتیماتوم بورن
دربارهی این کتاب:
This is the most dynamic part of the trilogy about James Bourne – one of the best representatives of the spy thriller. After being identified and showing his supremacy, he came back to present his ultimatum. Bourne has been continuing to restore his memory. But he is still far from solving the mystery of his personality. The Interpol and the government agents are preventing him in this. But the main reason disturbing him is Marie. Marie, who believed in him. She was sure that he would change. Jason wants to put an end to the happening things in honor of his loved woman. That's way he is looking for those, who started everything. But he couldn't predict the past and the things that will happen in future.
این شامل 15 زیر است:
دوستِ جیسون بورن که زمانهایی یک آدمکش بوده، فکر میکنه شخصی دنبال بورن هست و میخواد بدونه این اطلاعات چطور منتشر شده.
دیوید وب به کمک دوستش کونکلین سعی داره شغال رو بیرون بکشه. بنابراین با افرادی در جایگاههای بالا ارتباط برقرار میکنن تا بهش کیک بزنن.
یک نفر به هتلی که زن و بچههای جیسون بورن اقامت دارن، فرستاده شده تا اونها رو بکشه. قاضی پیشین هم به اون هتل رفته.
بورن به خونهی ژنرال سوآین میره، ولی بعد از اینکه میفهمه یک گروهبان قبلی مدوسا و زن سوآین معشوقهی هم هستن، و اونها رو زندانی میکنه، زن سوآین میگه شوهرش خودش رو کشته. بورن بعداً میفهمه که به قتل رسیده.
پیرمرد فرانسوی که برای کشتن و زن و بچههای جیسون بورن فرستاده شده بود، میفهمه شغال بهش خیانت کرده. بنابراین پرستار رو میکشه و همه چیز رو به زن بورن میگه.
بورن برای رویایی با شغال به هتل ترنکوآلتی میره. ولی شغال فونتین رو منفجر میکنه و بورن نمیتونه اونو بکشه. شغال به بورن پیام میده که به پاریس بیاد.
مو پانو غیب شده. دسول و آرمبراستر به قتل رسیدن. و یک ژنرال ارتش در ماشین ارتش منفجر شده که روی میزی که قبلاً نشسته بودن، اسم جیسون بورن نوشته شده.
موریس پانو تونست به نگهبانش کلک بزنه و از ماشین فرار کنه. جیسون بورن در کافهی قلب سرباز توسط بارمن گرفته شد.
جیسون بورن بالاخره تونست از بارمنِ قلب سرباز، شمارهای که میتونست باهاش با شغال تماس بگیره رو بگیره. ولی بعد کونکلین به برناردین زنگ زد و فهمیدن یه تله است!
شغال یک بار دیگه جیسون بورن رو در تله انداخت. ماری هم در همون هتلی بود که بورن قرار بود شغال رو ببینه. برناردین توسط افراد شغال کشته شد.
کونکلین و پانو به پاریس اومدن و با عضوی از کهگابه قرار گذاشتن تا شغال رو بگیرن. ولی شغال چند نفر رو در رستوران کشت و بورن نتونست اونو بگیره. شغال پیامی به بورن داد که بچههاش و سه نفر دیگه رو میسوزونه.
دومینیک لاویر تصمیم گرفته با بورن و دوستهاش همکاری کنه و کارلوس رو به مسکو بکشونن.
وقتی بورن و دوستاش به مسکو رسیدن، فهمیدن که مدوسا و شغال به هم وصل شدن.
نبردی مسلحانه بین بورن، کونکلین و کارلوس در هتل مسکو اتفاق میفته و کارلوس میتونه فرار کنه و به نووگرود بره. بورن هم تصمیم میگیره بره اونجا.
کارلوس شغال به نووگراد رفت و همه جا رو به آتیش کشید و جیسون بورن نتونست جلوش رو بگیره. در نبردی که با هم داشتن، هیچ کدوم نتونستن پیروز بشن و هر دو زخمی شدن. کارلوس شغال هنگام خروج از نووگرود، در آبهای تونل مرد.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.