مورد مرموز در استایل ها

مجموعه کارآگاه هرکول پوآرو ، کتاب 1 : مورد مرموز در استایل ها

درباره‌ی این کتاب:

This is first detective story about famous Hercule Poirot and his younger partner Arthur. Arthur Hastings came back from Great War. He was invited by his friend to live in a country house in Essex. The owner of that house was the friend’s stepmother. To Arthur’s surprise this seventy years old woman married to a man who was twenty years younger than her. The marriage was a few months ago. It turned out a big problem for his friend. His late father owned the house and now this husband could get the inheritance. The house was huge and a big family lived in it. All the family members hated stepmother’s husband. Arthur also disliked him. The family had many scandals and tried to warn mother that this gigolo would kill her in order to get her money…

این شامل 13 زیر است:

مردی که در جنگ زخمی شده، توسط دوستش به خونه‌شون دعوت میشه تا مدتی اونجا بمونه. در خونه‌ی استایلز آدم‌های زیادی زندگی می‌کنن. مادر پیر تازه ازدواج کرده و همه از ازدواجش با مرد جوون ناراحتن.

لارنس و هاستینگز به دیدن سینتیا در داروخونه میرن. بعد از ظهر اتفاقی افتاده بود که باعث ناراحتی خانم انگاتروپ شده بود. هاستینگز، دوستش پوآرو رو در دهکده دید و فهمید اونجا می‌مونه.

خانم انگلتروپ به دردهای وحشتناکی میمیره و دکترها فکر می‌کنن ممکنه مسموم شده باشه. شوهرش، آلفرد اون شب خونه نبود.

پوآرو برای تفتیش با استایلز میاد و از خدمتکار چند تا سؤال می‌پرسه.

پوآرو می‌فهمه که خانم انگلتروپ وصیت‌نامه‌ی تازه‌ی نوشته بوده و حالا یه نفر اونو سوزونده. همه به شوهرش مشکوکن، به غیر از پوآرو.

بازجویی انجام شد و دستیار داروخونه گفت آقای انگلتروپ ازش سم خریده، ولی آقای انگلتروپ گفت نخریده و با زنش هم طبق گفته‌ی شاهدان بحث نکرده.

پوآرو ثابت می‌کنه کسی که از داروخونه سم خریده، آقای انگلتروپ نبوده. و اینکه خیلی‌ها دروغ میگن.

خانم هووارد هم به نظر میدونه قاتل کی هست، و موافقت کرد به پوآرو کمک کنه.

هاستینگز شاهد بحث جان و زنش درباره‌ی دکتر بائورستین میشه. سینتیا از هاستینگز میپرسه حالا که امیلی مرده، باید از استایلز بره یا نه. دکتر بائورستین دستگیر میشه.

ماری به هاستینگز میگه با جان خوشبخت نیست و میخواد جان و استایلز رو ترک کنه. پلیس جان رو دستگیر می‌کنه.

جان متهم به قتل نامادریش شده، ولی یک وکیل خیلی خوب برای دفاع از خودش داره که اون وکیل لارنس رو متهم به قتل می‌کنه.

پوآرو به پیدا کردن نامه‌ای به دست خود قاتل، ثابت می‌کنه که قاتل آلفرد انگلتروپ بوده.

پوآرو تمام ابهامات پرونده رو برای هاستینگز توضیح میده.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.