گرفتن کراکر

مجموعه: کتاب های ساده / کتاب: داروی قدرتمند / فصل 9

کتاب های ساده

97 کتاب | 1049 فصل

گرفتن کراکر

توضیح مختصر

لاتو با کراکر قرار میذاره.

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زیبوک» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی فصل

فصل نهم

گرفتن کراکر

لاتو و کراکر با دقت نقشه رو مرور کردن. وقتی به توافق رسیدن، مارتینز به طرف ماشینش رفت و با یک دستگاه ضبط mp۳ برگشت. به تلفن اتاق متل وصلش کرد. لاتو تلفن رو برداشت.

وقتی به تلفن پاسخ داده شد، گفت: “متیو کراکر لطفاً.”

منشی کراکر می‌خواست اسم و کارش رو بدونه.

“به آقای کراکر بگید دکتر مارک لاتو تماس گرفته

و می‌خوام درباره‌ی کتابی باهاش صحبت کن کتابی برای کمک به بیمارانی که بیماری پارکینسون دارن.”

کراکر در کمتر از ۳۰ ثانیه پشت خط بود.

“چیکار میتونم براتون بکنم، دکتر لاتو؟”

لاتو با خودش لبخند زد. گفت: “فکر می‌کنم سؤال بیشتر این هست که من چیکار میتونم براتون بکنم.”

“واقعاً؟” کراکر به وضوح می‌خواست بدونه لاتو چقدر میدونه.

لاتو گفت: “به گمانم من یک نسخه از کتابی که شما بهش علاقه‌مند هستید رو دارم.”

کراکر جواب داد: “نمی‌دونم درباره‌ی چی حرف میزنی.” صداش به هیچ عنوان نگران به گوش نمی‌رسید.

“من فهمیدم که شما به نسخه‌هایی از کتابی درباره‌ی کمک به بیماران پارکینسون علاقه‌مند هستید.”

“چی باعث شده این فکر رو بکنید؟” کراکر پرسید:

لاتو که صداش خشن می‌شد، گفت: “بازی در نیارید، کراکر. شما مولینارو رو میشناسی. به این کتاب علاقه‌مندی

و من یک نسخه دارم.”

کراکر گفت: “من فکر نمی‌کنم، دکتر لاتو. به من گفته شد هیچ نسخه‌ای باقی نمونده.”

لاتو توضیح داد: “متأسفانه می‌فهمید که اطلاعات اشتباه بدست آوردید. از اونجایی که احتمالاً بدونید، من به دیدن دبورا اسپنسر به کالیفرنیا اومدم. خوب، درست قبل از اینکه بیام یکی از نسخه‌های کتابش رو برام ایمیل زد. از من خواست قبل از اینکه بیام این کتاب رو بخونم.”

“واقعاً؟ کراکر گفت:

چقدر جالب!” صداش علاقه‌مند به گوش نمی‌رسید. لاتو شروع به نگرانی کرد.

ادامه داد: “البته من کتاب رو روی سی‌دی کپی کردم. چنین چیزهایی رو در کامپیوتر نگه نمی‌دارم. و به هر حال، متأسفانه کامپیوترم دزدیده شده ولی البته هنوز هم کتاب رو روی سی‌دی دارم.”لاتو لحظه‌ای چیزی نگفت تا کراکر زمان سنجیدن حرف‌های لاتو رو داشته باشه. بعد دوباره صحبت کرد. “اگه شما علاقه‌ای نداری، مطمئنم میتونم یک خریدار دیگه پیدا کنم.”

هیچ کس تقریباً تا یک دقیقه چیزی نگفت. مارتینز با دقت لاتو رو زیر نظر گرفت.

بعد کراکر صحبت کرد. “میتونم باهاتون تماس بگیرم، دکتر لاتو؟”

لاتو گفت: “نه،

من باهات تماس میگیرم. پنج دقیقه بعد. بیشتر نه.” تلفن رو قطع کرد.

لاتو یک دستمال درآورد تا دست‌هاش رو خشک کنه.

مارتینز توضیح داد: “داره به مولیرانو زنگ میزنه تا احتمال اینکه یک نسخه داشته باشی رو کنترل کنه.”

لاتو گفت: “مطمئناً.”

مارتینز گفت: “همچنین باید کاری کنی باور کنه می‌خوای این کتاب رو بفروشی. ممکنه براش عجیب به نظر برسه. منظورم اینه که اومدی اینجا تا خانم اسپنسر رو ببینی و کارش رو بفهمی تا بتونی به بیماران پارکینسون کمک کنی. ولی حالا میخوای کلید کار اون رو بفروشی بدون اینکه بفهمی چطور میتونی به اون آدم‌ها کمک کنی.”

لاتو متفکرانه با سرش تأیید کرد. منتظر موندن و چیزی نگفتن.

لاتو بعد از چند دقیقه به ساعتش نگاه کرد و دوباره تلفن رو برداشت.

وقتی کراکر اومد پشت خط، گفت: “از اینکه چرا میخوای این کتاب رو بفروشی، مطمئن نیستم. یا در واقع، چرا فکر می‌کنی ممکنه من بخوابم این کتاب رو بخرم.”

لاتو فکر کرد: “مثل ماهیگیریه. یک تکه نون میگیرم و منتظر میمونم ماهی گاز بگیره. چیزی که می‌خواد رو بهش میدم و کاری می‌کنم فکر کنه مشکلی نیست آسیبی بهش نمی‌رسونه.”

لاتو گفت: “به خاطر پول میفروشمش. ساده است. مطمئناً به چیزی که دبورا اسپنسر می‌خواست بگه، علاقه‌مند بودم. ولی اون موقع نمیدونستم ایده‌هاش چقدر ارزشمند هستن چقدر برای شما ارزشمند هستن. منظورم اینه که با ۱۵۰ هزار دلاری که بهم پرداخت می‌کنی، قادر خواهم بود مرکز سلامتی خودم رو در شهر خودم راه‌اندازی کنم.”

از اون طرف خط صدای خنده اومد.

“دکتر لاتو، اگه فکر می‌کنی می‌خوام ۱۵۰ هزار دلار بابت سی‌دیت بهت پرداخت کنم، اشتباه بزرگی می‌کنی.”

لاتو گفت: “فکر می‌کنم شما اشتباه می‌کنی. منظورم اینه که به این فکر کن شرکتت در حال حاضر از فروش داروهای ضد پارکینسون چقدر پول در میاره. به این فکر کن برای توسعه‌ی داروهای جدید چقدر پول خرج می‌کنید. خوب،

۱۵۰ هزار دلار هیچی نیست.”

کراکر چیزی نگفت. خیلی محتاطانه عمل می‌کرد.

“از کجا بدونم این تنها سی‌دی هست که داری؟” پرسید:

لاتو گفت: “از هیچ جا. فقط مجبوری حرفم رو باور کنی. ۱۵۰ هزار دلار تنها چیزی هست که می‌خوام. همین که این پول رو گرفتم، برمیگردم بریتانیا.”

کراکر چیزی نگفت.

لاتو چند لحظه منتظر موند بعد گفت: “خب، توافق کردیم؟”

کراکر گفت: “نیاز هست بهش فکر کنم؟”

لاتو گفت: “۱۰ ثانیه زمان داری.”

کراکر فقط به ۵ ثانیه زمان نیاز داشت.

گفت: “باشه،

توافق کردیم.”

لاتو گفت: “خیلی‌خب. ۱۵۰ هزار دلار. اسکناس قدیمی. امشب … “

کراکر شروع کرد: “امشب! غیرممکنه لاتو گفت: “امشب ممکنه. اگه نه، سی‌دی رو می‌برم یک جای دیگه. در باغ دانشگاه سانتا کروز همدیگه رو می‌بینیم.”

“کجا؟” کراکر پرسید:

“باغ شبیه یک باغچه است یک باغچه‌ی خیلی بزرگ ولی درخت‌هایی داره که دانشگاه برای مطالعه ازشون استفاده میکنه. دیروز بعد از ظهر اونجا بودم. شب‌ها خوب و ساکت خواهد بود.”

دیدار در باغ فکر مارتینز بود. شب دیر وقت اونجا خالی میشد و مارتینز می‌تونست اونها رو وارد کنه.

کراکر گفت: “من نمیدونم کجاست. فقط چند بار اومدم سانتاکروز.”

لاتو گفت: “پیداش کن. تو سی‌دی رو میخوای. پیداش کن. مطمئن باش تنها میای این مهمه. و پول رو هم بیار. باغ باز خواهد بود. وارد شو و از تپه‌ای که روبروت هست بالا بیا. از چپ بپیچ و یک تئاتر فضای باز در پایین سمت چپ می‌بینی. برو پایین اونجا و منتظر من بمون. نیمه شب.”

“نمیتونم تا نیمه‌شب ۱۵۰ هزار جور کنم.” صدای کراکر خشمگینانه بود.

لاتو گفت: “البته که میتونی. برای یک شرکت بزرگ کار می‌کنی که برای همه جای دنیا دارو درست میکنه. بهم نگو وقتی نیاز داری نمیتونی ۱۵۰ هزار دلار پیدا کنی. نیمه شب. دیر نکن.”

لاتو تلفن رو قطع کرد.

مارتینز بلند شد ایستاد و دستش رو گذاشت رو شونه‌ی لاتو. گفت: “کارت خوب بود، دکتر. میرم و یکی دو تا چیزی که نیاز داریم میارم. حدود ساعت ۱۱ برمی‌گردم.”

متن انگلیسی فصل

CHAPTER NINE

Catching Crocker

Latto and Martinez went through the plan carefully. When they reached agreement, Martinez went out to his car and came back with an MP3 recorder. He joined it up to the motel room phone. Latto picked up the phone.

‘Matthew Crocker, please,’ he said when it was answered.

Crocker’s secretary wanted to know his name and his business.

‘Tell Mr Crocker it’s Dr Mark Latto calling. And I want to speak to him about a book - a book to help patients who have Parkinson’s Disease.’

Crocker was on the line in less than thirty seconds.

‘What can I do for you, Dr Latto?’

Latto smiled to himself. ‘I think it’s more a question of what I can do for you,’ he said.

‘Really?’ Clearly Crocker wanted to find out how much Latto knew.

‘I believe I have a copy of a book you’re interested in,’ said Latto.

‘I don’t know what you’re talking about,’ replied Crocker. His voice didn’t sound worried at all.

‘I understood you were interested in copies of a book about helping Parkinson’s patients.’

‘What makes you think that?’ asked Crocker.

‘Don’t play games, Crocker,’ said Latto, his voice becoming hard. ‘You know Ray Molinaro. You are interested in this book. And I have a copy.’

‘I think not, Dr Latto,’ said Crocker. ‘I am told there are no copies left.’

‘I’m afraid you’ll find that you’ve got some wrong information there,’ explained Latto. ‘As you probably know, I came over to California to see Deborah Spencer. Well, just before I came, she emailed me a copy of her book. She asked me to read it before I came.’

‘Really?’ said Crocker. ‘How interesting!’ His voice didn’t sound interested. Latto began to worry.

‘Of course I copied the book onto CD. I don’t keep things like that on my computer,’ he continued. ‘And anyway, my computer unfortunately got stolen - but, of course, I’ve still got the book on CD.’ Latto said nothing for a moment so that Crocker had time to consider what he had said. Then he spoke again. ‘I’m sure I can find another buyer, if it’s not of interest to you.’

No-one said anything for what seemed like minutes. Martinez watched Latto closely.

Then Crocker spoke. ‘Can I call you back, Dr Latto?’

‘No,’ said Latto. ‘I’ll call you. Five minutes. No longer.’ He put the phone down.

Latto took out a handkerchief to dry his hands.

‘He’s calling Molinaro to check that it’s possible you have a copy,’ explained Martinez.

‘Sure,’ said Latto.

‘You’ve also got to make him believe that you want to sell it,’ said Martinez. ‘It might seem strange to him.

I mean, you come here to see Ms Spencer and find out about her work so that you can help people with Parkinson’s Disease. But now you want to sell the key to her work - without finding out how you can help those people.’

Latto nodded, looking thoughtful. They waited, saying nothing.

After a few minutes Latto looked at his watch and picked up the phone again.

‘I’m not sure why you want to sell this book,’ said Crocker when he came on the line. ‘Or, in fact, why you think I might want to buy it.’

This is like fishing, thought Latto. I’m holding out a piece of bread and waiting for the fish to bite. I’m giving him what he wants and I have to make him think it’s OK - it’s not going to hurt him.

‘I’m selling it for the money,’ said Latto. ‘That’s easy. Sure, I was interested in what Deborah Spencer had to say. But at that time I didn’t know how valuable her ideas were, how much they were worth to you. I mean, with the $150,000 you’re going to pay me, I’ll be able to start my own health centre back home.’

There was a laugh at the other end of the line.

‘Dr Latto, if you think I’m going to pay $ 150,000 for your CD, you’re making a big mistake.’

‘I think you’re wrong there,’ said Latto. ‘I mean, think about how much your company earns from the anti- Parkinson’s drugs you sell at the moment. And think about how much you are spending on the development of new drugs. Well? $150,000 is nothing.’

Crocker said nothing. He was being very careful.

‘How will I know it’s the only CD you made?’ he asked.

‘You won’t,’ replied Latto. ‘You’ll just have to believe me. $150,000 is all I want. Once I get it, I’ll be off back to Britain.’

Crocker said nothing.

Latto waited a few moments, then he said, ‘Well, do we have an agreement?’

‘I need to think about this,’ said Crocker.

‘You’ve got ten seconds,’ said Latto.

Crocker only needed five.

‘OK,’ he said. ‘We have an agreement.’

‘Right,’ said Latto. ‘$150,000. Old notes. Tonight.’

‘Tonight! Impossible,’ began Crocker.

‘Tonight is possible,’ said Latto. ‘If not, I’ll take the CD somewhere else. We’ll meet at the University of Santa Cruz arboretum.’

‘The what?’ asked Crocker.

‘Arboretum - it’s like a garden, a very big one, but it has trees in it which the university use for study. I was out there yesterday afternoon. It’ll be nice and quiet at night.’

Meeting at the arboretum had been Martinez’ idea. Late at night it would be empty, and Martinez could get them in.

‘I don’t know where it is,’ said Crocker. ‘I’ve only been to Santa Cruz a couple of times.’

‘Find it,’ said Latto. ‘You want the CD. You find it. Make sure you come alone - that’s important. And bring the money. The arboretum will be open. Come inside and walk up the hill in front of you. Walk round to the left and you’ll see an open-air theatre down to your left. Go down there and wait for me. Midnight.’

‘I can’t get $150,000 by midnight.’ Crocker sounded angry.

‘Of course you can,’ said Latto. ‘You work for a large company that makes medicines all over the world. Don’t tell me you can’t find $150,000 when you need it. Midnight. Don’t be late.’

Latto put the phone down.

Martinez stood up and put a hand on Latto’s shoulder. ‘Good work, doc,’ he said. ‘I’ll go and pick up one or two things we’ll need. I’ll be back about eleven o’clock.’

مشارکت کنندگان در این صفحه

مترجمین این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.