فصل 07

مجموعه: جیمز باند / کتاب: کازینو رویال / فصل 7

فصل 07

توضیح مختصر

باند تمام پولش رو در قمار با له شفر باخت.

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زیبوک» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی فصل

فصل هفتم

له شفر و باند با خونسردی به هم نگاه کردن. بعد باند یک پاکت پر از فرانک فرانسه رو گذاشت روی میز.

بازیکن‌های دیگه تماشا کردن. اونا می‌تونستن جو سردی که بین دو تا قمارباز وجود داشت رو حس کنن. وقتی له شفر چهار تا کارت رو در می‌آورد، هیچ کس حرف نزد.

مسئول میز دو تا کارت باند رو به طرفش هول داد. باند سریع به کارت‌ها نگاه کرد. بعد به له شفر نگاه کرد. بعد از یک لحظه باند کارت‌هاش رو برگردوند.

یک چهار و پنج بود، که نه می‌شد.

یک فریاد کوتاه تعجب از بازیکن‌های دیگه اومد. بعد له شفر با بی‌قیدی دو تا کارت‌های خودش رو برگردوند. دو تا کارت عکس بودن که هیچ ارزشی نداشتن.

بازی ادامه پیدا کرد. باند به آدم‌هایی که اطراف میز ایستاده بودن نگاه کرد. بلافاصله گاردهای مسلح له شفر رو دید. پشت سر بانکدار ایستاده بودن. مرد کنار بازوی راست له شفر قد بلند بود با صورتی رنگ پریده. مرد دیگه کوتاه قد و تیره بود. اون یک سر صاف و یک سبیل ضخیم داشت. یک عصای چوبی هم کنارش بود.

ساعت یک صبح بود و باند چهار میلیون فرانک برده بود. حالا بیست و هشت میلیون فرانک پول داشت. له شفر با خونسردی به بازی ادامه میداد.

یونانیِ روی صندلی یک، اوقات بدی داشت. یک شرط به ارزش نیم میلیون فرانک رو باخته بود و بعد یکی دیگه. روی شرط سوم کنار کشید.

مسئول میز گفت: “بانک از دو میلیون.”

بازیکن‌های دو و سه کنار کشیدن.

آقای سیکسته گفت: “بانکو” و یک شرط دیگه رو باخت.

مسئول میز گفت: “بانک از چهار میلیون فرانک.”

باند گفت: “بانکو.” مسئول میز دو تا کارت جدید به طرفش هول داد. باند سریع نگاهشون کرد. اون کارت‌هایی به جمع خطرناک پنج داشت، ولی کارت دیگه‌ای نخواست.

له شفر دو تا کارتش رو برگردوند. اون یک کارت عکس و یه چهار داشت. یه کارت دیگه از کفش برداشت. سه بود.

مسئول میز گفت: “بانک هفت داره.” اون کارت‌های بازنده‌ی باند رو برگردوند. گفت: “پنج.” چهار میلیون فرانک از پول‌های باند رو برداشت.

مسئول میز گفت: “بانک از هشت میلیون.”

باند شرط رو بست و دوباره به نهِ له شفر باخت. در دو شرط دوازده میلیون فرانک باخته بود. شونزده میلیون فرانک براش باقی مونده بود.

به روبرو و له شفر نگاه کرد. چشم‌های مرد روسی انگار ازش می‌پرسیدن: “آقای باند، میخوای بازم ببازی؟”

باند کمی پول و چند تا پلاک از تو جیبش در آورد. همه رو به وسط میز هول داد. دهنش خشک شده بود. وسپر و فلیکس لیتر اومده بودن سر میز. لیتر نگران بود، ولی وسپر بهش لبخند زد. مرد مسلحی که کنارش عصا داشت، حالا پشت‌سر باند بود.

مسئول میز دو تا کارت باند رو به طرفش هول داد. باند نگاهشون کرد. بعد دوباره نگاه کرد. اون یه تک‌خال و یک کارت عکس داشت.

گفت: “یه کارت.” سعی می‌کرد خونسرد به نظر برسه.

له شفر دو تا کار خودش رو برگردوند. اون یک عکس و یک پنج داشت. یک کارت دیگه از کفش در آورد. مسئول میز به طرف باند هولش داد. پنج بود.

حالا باند شش داشت و له شفر پنج. بانکدار یه کارت دیگه برداشت و برگردوند. له شفر به یه یک، دو، سه، یا چهار نیاز داشت تا ببره.

چهار بود. له شفر برد.

باند تمام پولش رو باخت.

متن انگلیسی فصل

CHAPTER SEVEN

Le Chiffre and Bond looked at each other coolly. Then Bond put a packet of French francs on the table.

The other players watched. They could feel the coldness between the two gamblers. No one spoke as Le Chiffre took the four cards.

The croupier pushed Bond’s two cards towards him. Bond looked at the cards quickly. Then he looked at Le Chiffre. After a moment, Bond turned his cards over.

They were a four and a five - a nine.

There was a little cry of surprise from the other players. Then Le Chiffre carelessly turned over his two cards. They were two picture cards - worth nothing.

The game went on. Bond looked at the people who were standing around the table. He soon saw Le Chiffre’s two gunmen. They were standing behind the banker. The man by Le Chiffre’s right arm was tall, with a grey face. The other man was short and dark. He had a flat head and a thick moustache. There was a wooden walking stick next to him.

It was one o’clock in the morning and Bond had won four million francs. He now had twenty-eight million francs. Le Chiffre continued to play calmly.

The Greek at Number One was having a bad time. He lost a bet of half a million francs, and then another. He passed-‘I on the third bet.

‘A bank of two million,’ said the croupier.

Players two and three passed.

‘Banco,’ said Monsieur Sixte - and lost the bet.

‘A bank of four million francs,’ said the croupier.

‘Banco,’ said Bond. The croupier pushed two new cards towards him. Bond looked at them quickly. He had a dangerous total of five, but he did not take another card.

Le Chiffre turned over his two cards. He had a picture card and a four. He took another card from the shoe. It was a three.

‘The bank has seven,’ said the croupier. He turned over Bond’s losing cards. ‘Five,’ he said. He took four million francs from Bond’s money.

‘A bank of eight million,’ said the croupier.

Bond took the bet and lost again to Le Chiffre’s nine. In two hets, he had lost twelve million francs. He had sixteen million francs left.

He looked across at Le Chiffre. ‘Do you want to lose even more, Mr Bond, ‘’ the Russian’s eyes seemed to ask.

Bond took some francs and plaques from his pocket. He pushed them into the centre of the table. His mouth had suddenly gone dry. Vesper and Felix Leiter had come to the table. Leiter looked worried, but Vesper smiled at him. The gunman with the stick was now behind Bond.

The croupier pushed Bond’s two cards towards him. Bond looked at them. Then he looked again. He had an ace and a picture card.

‘A card,’ he said. He tried to sound calm.

Le Chiffre turned over his two cards. He had a picture card and a five. He took another card from the shoe. The croupier pushed it to Bond. It was a five.

Bond now had six and Le Chiffre had five. The banker took another card and turned it over. Le Chiffre needed a one, two, three or four to win.

It was a four. Le Chiffre had won.

Bond had lost all his money.

مشارکت کنندگان در این صفحه

مترجمین این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.