قاتل راجر آکروید

مجموعه کارآگاه هرکول پوآرو ، کتاب 2 : قاتل راجر آکروید

درباره‌ی این کتاب:

It is a quite unusual detective story where each character has a motive to commit a crime. The scene is laid in a fictional English village. The novel is narrated in the third person. Dr James Sheppard becomes an assistant of Hercule Poirot. This is he, who tells the story to the reader. Mrs Ferrars, a rich widow, died. The reason was the drugs overdose. The peasants believe it was a suicide. They say Mrs Ferrars killed her husband by poisoning many years ago. But then another widower died. He wanted to marry Mrs Ferrars. People started suspecting his sister-in-law because she had many debts. Her daughter Flora, major Blunt and many relatives of the late bridegroom are suspected. The bride of the prime suspect asks Poirot to investigate this difficult case and find the killer.

این شامل 25 زیر است:

خانم فرارس در خواب مرده. کارولین فکر می‌کرده خودش رو کشته.

انتظار میرفت خانم فرارس که مرده با آکروید ازدواج کنه.

رالف جوون با فلورا نامزد کرده، ولی پدرخونده‌اش مخالفه و می‌خواد از ارث محرومش کنه.

آکروید، نامه‌ای از خانم فرارس بعد از خودکشیش دریافت کرده که اسم شخصی که ازش باجگیری میکرد رو توش نوشته بود. آکروید به قتل میرسه.

پارکر میگه اون به دکتر زنگ نزده و خبر قتل آکروید رو بهش نداده.

آکروید با خنجری که تو میز نقره بوده به قتل رسیده.

فلورا از پوآرو می‌خواد حقیقت رو پیدا کنه. پلیس به رالف مظنونه.

پلیس به این نتیجه رسیده که رالف قاتله.

فلورا بیست هزار پوند از عموش ارث برده و احساس آزادی می کنه. پوآرو یک حلقه‌ی عروسی در تالاب پیدا می‌کنه.

چهل پوند از اتاق آکروید گم شده. بازرس با خدمتکارها صحبت کرد و فهمیدن یکی از خدمتکارها کاغذهای روی میز آکروید رو بهم زده و اون خواسته بره.

پوآرو پیش خواهر دکتر میره و درباره‌ی بیمارهای دکتر ازش سؤال میکنه.

پوآرو به اهالی خانه میگه همشون چیزی از پوآرو پنهان می‌کنن.

دکتر شپرد و پوآرو درباره‌ی پرونده صحبت می‌کنن.

خانم آکروید به دکتر میگه در میز نقره رو اون باز گذاشته بود و تو میز آکروید دنبال وصیتنامه‌اش می‌گشته و خدمتکار دیدتش.

رایموند اعتراف می‌کنه مقروض بوده و پولی که آکروید براش گذاشته، مشکلاتش رو حل می‌کنه.

پوآرو فهمید کسی که از خانم فرارس باج‌گیری می‌کرده، پارکر نیست. و باجگیر پول زیادی گرفته.

پوآرو کشف می‌کنه فلورا چهل پوند رو برداشته و اینکه در حقیقت عاشق میجر بلانته، نه رالف پاتون.

پوآرو بازرس رو قانع کرده که گزارشی درباره‌ی پیدا شدن رالف در لیورپول در روزنامه‌ها چاپ کنن.

پوآرو میگه اورسولا بورن زن رالف هست.

اورسولا داستانش رو تعریف میکنه و میگه اونشب برای دیدن رالف رفته بود کنار تالاب.

پوآرو همه رو تو خونه‌اش جمع کرده و رالف پاتون هم اومده.

دکتر شپرد رالف رو مخفی کرده بود. پوآرو میگه قاتل رو پیدا کرده و فردا به بازرس راگلان میگه کیه.

پوآرو به دکتر شپرد توضیح میده که چطور به این نتیجه رسیده که قاتل خودِ دکتر شپرده.

پوآرو به دکتر میگه بهتره خودش رو با داروی خواب‌آور بکشه و حقیقت رو بنویسه.

دکتر تصمیم می‌گیره با ورونال به زندگیش پایان بده.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.