قرار ملاقات با مرگ

مجموعه کارآگاه هرکول پوآرو ، کتاب 6 : قرار ملاقات با مرگ

درباره‌ی این کتاب:

During the holidays in Jerusalem, Poirot overhears Raymond Boynton, who says to his sister Do not you agree that she’s got to be killed?

این شامل 31 زیر است:

یک برادر و خواهر نقشه‌ی کشتن نامادریشون که شکنجه‌شون می‌کنه رو می‌کشن.

سارا کینگ که دکتر هست تصمیم می‌گیره رایموند رو که تحت سلطه‌ی مادرش هست، نجات بده.

دکتر جرارد خانواده‌ی بویتون رو زیر نظر میگیره و می‌فهمه مشکلی هست.

دکتر جرارد می‌فهمه همه‌ی بچه‌های خانم بوینتون ازش متنفرن.

دکتر جرارد با دوست خانواده‌ی بوینتون‌ها، آقای کاپ، صحبت کرد و چیزهایی در مورد خانواده فهمید.

کارول با سارا حرف میزنه و درباره‌ی مادرشون بهش میگه.

کارول به دیدن سارا میره و مادرش می‌فهمه و ازش می‌خواد دیگه به دیدنش نره.

نادین از شوهرش خواست برن و برای خودشون زندگی کنن، ولی شوهرش قبول نمی‌کنه.

خانواده‌ی بوینتون داشتن می‌رفتن. گینورا به دکتر گفت اون بوینتون نیست و اونها می‌خوان بکشنش و از دکتر خواست کمکش کنه.

سارا و دکتر جرارد به پترا رفتن و وقتی رسیدن، سارا دید که خانم بوینتون هم اونجاست.

رایموند، سارا رو می‌بینه و بهش میگه دوستش داره.

خانم بوینتون به خانواده‌اش به جز گینورا اجازه میده برن و قدم بزنن. شب خانم بوینتون میمیره.

مسئول منطقه از پوآرو می‌خواد مرگ زن رو بررسی کنه.

دکتر جرارد به پوآرو توضیح میده که سرنگش در کیف داروش نبوده و ممکنه خانم بوینتون با اون کشته شده باشه.

پوآرو به سرهنگ میگه تا فردا شب حقیقت رو پیدا می کنه.

هرکول پوآرو با سارا مصاحبه می‌کنه.

پوآرو با لیدی وستهولم و دوشیزه پیرس درباره‌ی اون روز صحبت کرد.

پوآرو با لنوکس بوینتون صحبت کرد.

پوآرو با نادین بوینتون صحبت کرد.

پوآرو با کارول بوینتون صحبت می‌کنه.

پوآرو با رایموند بوینتون حرف میزنه و لیستی می‌نویسه.

پوآرو حقایق مهم رو برای سرهنگ روی کاغذ می‌نویسه.

دکتر جرارد به پوآرو میگه وقتی بیمار بود خواب گینورا بوینتون رو دیده.

پوآرو با گینورا صحبت می‌کنه.

لنوکس به زنش میگه با مادرش بحث کرده و گفته زنش رو انتخاب میکنه.

دوشیزه پیرس اطلاعاتی به پوآرو میده که برای حل پرونده کمکش میکنه.

پوآرو در جلسه‌ای احتمالات قتل خانم بوینتون رو بررسی می‌کنه.

پوآرو سعی می‌کنه قاتل رو پیدا کنه.

پوآرو احتمالات قتل خانم بوینتون رو بررسی می‌کنه.

پوآرو میگه لیدی وستهولم، خانم بوینتون رو کشته.

خانواده‌ی بوینتون بعد از پنج سال خیلی خوشحال و خوشبختن.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.