سرفصل های مهم
مردی که بیخودی شجاع بود
توضیح مختصر
مردی که بستهای را به بانک برد که نباید میبرد.
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زیبوک»
فایل صوتی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی فصل
مردی که بیخودی شجاع بود
گاهی اوقات افراد سعی میکنند شجاع باشند تا به کسی که در مشکل است کمک کنند. در ژوئیه ۱۹۷۸ کارمندان بانک در شرمن اوکس در کالیفرنیا نمیخواستند بستهای را که یک مرد به بانک آورده بود، قبول کنند. آنها فکر کردند که این مرد یک دزد است بنابراین او را با بستهاش پس فرستادند. وقتی دیدند مرد با بستهاش بیرون دوید خوشحال شدند.
بیرون، مرد دیگری مرد را دید که از بانک بیرون میدود و تصمیم گرفت او را بگیرد. مرد را گرفت و بسته را دوباره به بانک برد. داخل بسته یک بمب دودی وجود داشت که دو دقیقه بعد در کل بانک منفجر شد.
سی دقیقه طول کشید تا دود از بین برود.
متن انگلیسی فصل
The Man Who Was Unhelpfully Brave
Sometimes people try to be brave to help someone in trouble. In July 1978 bank workers at Sherman Oaks in California did not want to take a packet that a man brought into the bank. They thought the man was a robber and so they sent him away with his packet. They were glad when they saw the man run outside with his packet.
Outside, another man saw the man running away from the bank and decided to try and catch him. He caught the man and carried the packet back into the bank. Inside the packet there was a smoke bomb, which blew all over the bank two minutes later.
It took thirty minutes for the smoke to clear.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.