بدترین معشوقه ها

مجموعه: کتاب های متوسط / کتاب: شکست های قهرمانانه / فصل 38

کتاب های متوسط

42 کتاب | 625 فصل

بدترین معشوقه ها

توضیح مختصر

عشاقی که پشت ماشین گیر افتادند.

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زیبوک» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی فصل

ناموفق‌ترین عشاق

یک روز در سال 1976، دکتر برایان ریچاردز از دیل در کنت در پارک رجنت در لندن بود، و مردی را دید که لباس‌های بسیار کمی بر تن داشت و پشت یک ماشین اسپرت با دوست دخترش از اوقاتش لذت می‌برد. یکباره کمر مرد درد گرفت.

از آنجا که مرد به شدت به خودش صدمه زده بود و نمی‌توانست حرکت کند، دوست دخترش نتوانست از ماشین پیاده شود و کمک خواست. بنابراین فریاد زد.

دکتر ریچاردز، کارمند آمبولانس، آتش‌نشان و جمعیت زیادی از مردم فریادهای او را شنیدند.همه دور ماشین ایستادند. آتش‌نشان گفت: “هرگز نمی‌توانید آنها را از آنجا بیرون بیاورید،” و شروع به بریدن پشت ماشین کرد.

در این مدت دو زن از پنجره ماشین چای سرو کردند.

در پایان آنها عشاق را به بیمارستان منتقل کردند. افراد آمبولانس به دوست دختر گفتند نگران نباشد. او پاسخ داد: “من نگران او نیستم. چطور می‌خواهم برای شوهرم توضیح دهم؟ ماشین او بود.’

متن انگلیسی فصل

The Most Unsuccessful Lovers

One day in 1976 Dr Brian Richards of Deal in Kent was in Regent’s Park in London, He saw a man, with very few clothes on, enjoying himself in the back of a sports car with his girlfriend. Suddenly the man hurt his back.

Because the man hurt himself badly and could not move, his girlfriend was unable to get out of the car and ask for help. So she screamed.

Dr Richards, an ambulance man, a fireman and a large crowd of other people heard her screams. They all stood in a circle round the car. ‘You’ll never get them out of there,’ said the fireman and started cutting the back off the car.

During this time, two women served tea through the car window.

In the end they carried the lover to hospital. Ambulance men told the girlfriend not to worry. ‘I’m not worried about him,’ she answered. ‘How am I going to explain to my husband? It was his car.’

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.