باشگاه نه چندان خوب بریتانیا

مجموعه: کتاب های متوسط / کتاب: شکست های قهرمانانه / فصل 2

کتاب های متوسط

42 کتاب | 625 فصل

باشگاه نه چندان خوب بریتانیا

توضیح مختصر

باشگاهی برای افرادی که در انجام کارها بد هستند تأسیس کردم.

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زیبوک» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی فصل

باشگاه نه چندان خوب بریتانیای کبیر

من مطمئن هستم که من تنها کسی نیستم که در انجام کارها مهارت ندارد. اگر به افراد دیگر نگاه کنید، خواهید دید که اکثر آنها نمی‌توانند کاری را به خوبی انجام دهند. به خاطر این واقعیت، من فکر می‌کنم مردم زمان زیادی را صرف صحبت در مورد میزان خوب بودن خود می‌کنند. صحبت در مورد انجام دادن کارها به شکل بد خیلی جالب‌تر است.

بنابراین، در سال ۱۹۷۶ یک باشگاه راه‌اندازی کردم - باشگاه نه چندان خوب بریتانیای کبیر. هرکسی که عضو باشگاه من میشد، باید در کاری مهارت چندانی نداشت، به عنوان مثال، ماهیگیری، مکالمه مؤدبانه، سعی در صحبت مانند افراد مشهور.

همه گرد هم می‌آمدیم و درباره شکست‌هایمان صحبت می‌کردیم. شب‌های شگفت‌انگیزی داشتیم وقتی مردم چنین چیزهایی می‌گفتند: “بله، گوسفندان سخت هستند” (یک نقاش نه چندان خوب).

در سپتامبر ۱۹۷۶، من از بیست نفر از ناموفق‌ترین‌های باشگاه خواستم تا برای شام در رستورانی نه چندان خوب در لندن ملاقات کنند. وقتی که ما در مورد خودمان به طرز خسته کننده‌ای صحبت می‌کردیم غذا بیش از یک ساعت در اجاق ماند. وقتی آماده خوردن شدیم، غذا وحشتناک بود.

این اولین شام یک شکست فوق‌العاده بود و بنابراین تصمیم گرفتیم یک شب دوباره برای نواختن موسیقی ملاقات کنیم. همه ما آنقدر بد نواختیم که صدای وحشتناکی به راه انداختیم.

پس از این، تصمیم گرفتیم تصاویری که نقاشی کرده‌ایم را به مردم نشان دهیم. همه توانستند چند تا از بدترین تصاویر جهان را ببینند، یکی از آنها آخرین شام من بود. وقتی به تابولوی شام آخر نگاه می‌کنم همیشه گرسنه‌ام می‌شود. بنابراین من روی تابلوی خودم غذای واقعی ریختم. به این ترتیب افراد دیگر نیز می‌توانند از شام لذت ببرند و یک تکه نان از متیو یا یکی از کیک‌های شکلاتی سنت توماس را بخورند.

بسیاری از افراد متعلق به باشگاه من اطلاعاتی برای این کتاب به من داده‌اند. اما بدترین شکست‌ها به سختی یافت می‌شوند زیرا مردم نمی‌خواهند در مورد این مسائل صحبت کنند. آنها متوجه نیستند که برای بد بودن در کاری، باید سخت کار کنی و چیزها را متفاوت ببینی.

این کتاب داستان بزرگترین شکست‌هایی است که ما توانستیم پیدا کنیم. اگر از این بدتر هستید، از شنیدنش بسیار خوشحال می‌شوم.

متن انگلیسی فصل

The Not Very Good Club of Great Britain

I am sure that I am not the only one who is not good at doing things. If you look at other people, you will see that most of them cannot do anything very well. Because of this fact, I think people spend too much time talking about how good they are. It is much more interesting to talk about doing things badly.

So, in 1976 1 started a club - The Not Very Good Club of Great Britain. Anyone who belonged to my club had to be not very good at something, for example, fishing, polite conversation, trying to talk like famous people.

We all met and talked about our failures. We had some wonderful evenings when people said things like: ‘Yes, sheep are difficult’ (a not very good painter).

In September 1976, I asked twenty of the worst failures from the club to meet for dinner at a not very good restaurant in London. The food had to wait in the oven for more than an hour while we talked about ourselves in a boring way. By the time we were ready to eat, the food was terrible.

This first dinner was a wonderful failure and so we decided to meet again one evening to play music. We all played so badly that we made a terrible noise.

After this, we decided to show people the pictures that we painted. Everyone was able to see some of the worst pictures in the world, one of which was my own Last Supper. I always get hungry when I look at pictures of the Last Supper. So I put real food on to mine. This way other people can also enjoy the supper and have a piece of St Matthew’s bread or one of St Thomas’s chocolate cakes.

Many people who belong to my club have given me information for this book. But the worst failures were hard to find because people do not want to talk about these things. They don’t realize that to be very bad at something you need to work hard and see things differently.

This book tells the stories of the biggest failures that we were able to find. If you are worse than this, I will be very pleased to hear from you.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.