انگشت محرک

مجموعه کارآگاه مارپل ، کتاب 1 : انگشت محرک

درباره‌ی این کتاب:

The Moving Finger is a famous detective novel written by Agatha Christie. The book offers plenty of riddles and mysterious events. Jerry Burton, a former pilot, is recovering after a plane crash. Following his doctor's advice, the man decides to get away from the city noise. Together with his sister Joanna, he rents a house in a small village of Lymstock. But the place doesn't seem as quiet as they had expected. Very soon, the Burtons get a rude anonymous letter hinting they are not really brother and sister. Later it turns out that they are not the only people in the village tormented by the unpleasant letters. However, many local citizens take it as a bad joke until one woman commits suicide after receiving a similar letter. Now everyone who knows something about her death is in real danger.

این شامل 42 زیر است:

برای شخصی یک حادثه هوایی پیش میاد و میره که با خواهرش در حومه شهر زندگی کنه.

خواهر و برادر نامه‌ای بی‌نام دریافت کردن. بعد فهمیدن که از این نامه‌ها به افراد دیگه هم فرستاده میشه.

دختری که تو خونه‌ی بورتون کار می‌کرد هم یکی از نامه‌ها رو دریافت کرده..

جری که برای قدم زدن رفته بیرون، با مگان حرف می‌زنه.

جری به دیدن وکیل میره و معلم سرخونه‌ی سیمنگتون‌ها رو می‌بینه.

جری و جوانا به دیدار آقای پای تو خونه‌اش میرن.

جری و جوآنا به خونه‌ی سیمینگتون‌ها میرن.

مادر دختر خدمتکار اومده تا با جری صحبت کنه، برای اینکه یکی دیگه از اون نامه‌ها نوشته شده.

مگان با جری حرف میزنه و میگه که از همه متنفره.

جری با خانم دین-کالثروب حرف می‌زنه که از خیلی چیزها خبر داره.

خانم سیمنگتون که یکی از نامه‌ها رو گرفته، خودکشی می‌کنه.

مگان به خونه‌ی جری و جوآنا میاد تا چند روزی با اونها بمونه.

رأی مرگ خانم سیمنگتون صادر شد: خودکشی هنگام جنون موقت.

ایمی گریفیث به خونه‌ی جری میاد و درباره مگان حرف می‌زنن.

خانم بارتون هم به دیدن بورتون‌ها میاد.

پلیس به ماجرا رسیدگی می‌کنه.

جری این فکر به ذهنش میرسه که شاید خانم گینچ نامه‌ها رو می‌نویسه.

دین-کالثروب به دیدن جری و جوانا میاد و حرف میزنن.

مگان به خونش بر می‌گرده.

اوون گریفیث برای نهار خونه‌ی بورتون‌ها موند.

جری و جوآنا به دیدار خانم بارتون به روستا میرن و درباره‌ی آدم‌ها حرف میزنن.

جری متوجه چیزی در رابطه با خدمتکار سیمنگتون شده.

مگان جسد خدمتکار رو پیدا می‌کنه.

ناظر ناش، و جری بورتون درباره حادثه گفتگو می‌کنن.

ناش و جری با خانم السی هلند صحبت می‌کنن و ازش سؤالاتی می‌پرسن.

ناش گفت نامه‌ای که برای جوآنا فرستاده شده، در اصل مخاطبش خانم بارتون بوده.

جری به خیابان های میره و با مردم صحبت می‌کنه.

جری با آقای پای درباره قتل صحبت می‌کنه.

جری کتابی که صفحاتی ازش بریده شده رو پیدا می‌کنه.

خانم دین-کالثروب تصمیم گرفته با یک خبره تماس بگیره.

جری و جوآنا با خانم مارپل پیر در خونه‌ی خانم دین-کالثروب صحبت می‌کنن.

جری تصمیم می‌گیره به انجمن زنان بره و وقتی برمی‌گرده می‌بینه مگان کنار ماشین ایستاده.

جری مگان رو با خودش به لندن میبره تا براش لباس بخره.

جری پی می‌بره که از مگان خوشش میاد.

جری از مگان می‌خواد باهاش ازدواج کنه، ولی مگان میگه نه. جوآنا به اوون کمک کنه.

پلیس ایمی گریفیث رو به خاطر نامه‌ها دستگیر کرده.

اوون گریفیث می‌فهمه که خواهرش رو برای چی دستگیر کردن.

خانم مارپل چیزهایی می‌دونه که جری نمی‌دونه و اون موضوع اونو می‌ترسونه.

مگان از سیمنگتون باجگیری می‌کنه، برای اینکه دیده سیمنگتون کاری با قرص‌های مادرش کرده بود.

پلیس سمینگتون رو در حال تلاش برای قتل مگان دستگیر می‌کنه.

خانم مارپل به همه توضیح میده که چطور فهمیده همه چیز کار سیمنگتون بوده.

جری و مگان عروسی کردن و در لیمستوک می‌مونن.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.