حرکت پنجم، سکانس هفتم

مجموعه: کتاب های ساده / کتاب: مکبث / فصل 26

کتاب های ساده

97 کتاب | 1049 فصل

حرکت پنجم، سکانس هفتم

توضیح مختصر

مکبث سیوارد جوان رو میکشه.

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زیبوک» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی فصل

حرکت پنجم، سکانس هفتم

مکبث: من مثل خرسی هستم که به یک میخ چوبی بسته و برای جنگ ساخته شده. مردی که از زن زاده نشده کجاست؟ فقط باید از اون بترسم - نه از کس دیگه‌ای.

(سیوارد جوان، پسر سیوارد، وارد میشه) سیوارد جوان: اسمت چیه؟

مکبث: از شنیدنش میترسی.

سیوارد جوان: نه. حتی اگر اسمت داغ‌تر از اسم هر شیطانی باشه که در آتش جهنم میسوزه.

مکبث: اسم من مکبث هست.

سیوارد جوان: خود شیطان هم نمیتونست اسمی بگه که بیشتر از این ازش متنفر باشم.

مکبث: یا از شنیدنش بیشتر بترسی!

سیوارد جوان: ثابت می‌کنم که این حقیقت نداره، ای ستمگر مورد تنفر! با شمشیرم بهت ثابت می‌کنم (میجنگن و سیوارد جوان کشته میشه)

مکبث: ارواح حقیقت رو گفتن. هیچ مردی قدرت کافی برای کشتن من رو نداره. نمی‌تونی به من آسیب بزنی. افسون جادوگران گفت تو از یک زن بودی.

مکداف:‌ صدای نبرد اینجا بلندتر هست. ستمکار، صورتت رو نشون بده! اگر کشته شدی، ولی توسط یک مرد دیگه، ارواح همسر و فرزندان عزیزم هرگز ترکم نمیکنن. تصمیمم رو گرفتم. تا ظالم رو پیدا نکردم، دیگه نمیکشم. هنوز هم صدای نبرد بلندتری میشنوم. احساس میکنم مکبث نزدیکه. بذار پیداش کنم، بهشت! تنها چیزیه که میخوام (مکداف خارج میشه، مالکوم و سیوارد وارد میشن)

سیوارد:‌ از این طرف، سرورم. دانسینان بزرگ مال شماست. بسیاری از مردان ظالم ترکش کردن. اونها با ما کنار خان‌های شایسته‌ی شما میجنگن. در مدت کوتاهی پیروزی از آن شما میشه.

مالکوم:‌ مردان ستمگر هم کنار من جنگیدن. سیوارد: آقای شریف، وارد قلعه‌ی سلطنتی خودتون بشید!

متن انگلیسی فصل

ACT FIVE SCENE SEVEN

Macbeth: I am like a bear, tied to a stake and made to fight. Where’s the man not born of woman? I must fear only him - no other one.

Young Siward: What is your name?

Macbeth: You’d be afraid to hear it.

Young Siward: No. Even though your name is hotter than the name of any devil burning in the fires of Hell.

Macbeth: My name’s Macbeth.

Young Siward: The Devil himself could not say a name I hated more.

Macbeth: Or were more afraid to hear!

Young Siward: I’ll prove that is not true, you hated tyrant! I’ll prove it with my sword!

Macbeth: The spirits told the truth. No man has power enough to kill me. You cannot do me harm. You were of woman born so said the witches’ charm.

Macduff: The sound of fighting is much louder here. Tyrant, show your face! If you are killed, but by another man, the ghosts of my dear wife and my dear children will never leave me. I have made up my mind. I will kill no more, until I find the tyrant. I hear the sound of fighting louder still. I feel Macbeth is near. Let me find him, Heaven! That is all I ask.

Siward: This way, my lord. Great Dunsinane is yours. Many of the tyrant’s men have left him. They fight with us, beside your worthy thanes. In a short time, the victory will be yours.

Malcolm: The tyrant’s men have fought beside me too. Siward: Noble sir, enter your royal castle!

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.