نبرد برای آزادی

مجموعه: کتاب های خیلی ساده / کتاب: ایرلند / فصل 7

کتاب های خیلی ساده

179 کتاب | 986 فصل

نبرد برای آزادی

توضیح مختصر

آزادی و جدایی ایرلند از بریتانیا.

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زیبوک» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی فصل

فصل هفتم

نبرد برای آزادی

تا سال ۱۹۰۰ زندگی برای کاتولیک‌ها در ایرلند کمی بهتر شده بود. می‌تونستن زمین داشته باشن میتونستن رأی بدن و در پارلمان حق صحبت داشتن مدارس و کلیسای کاتولیک داشتن. ولی بیشتر کاتولیک‌ها خیلی فقیر بودن و هر سال هزاران نفر از اونها به آمریکا و بریتانیا می‌رفتن تا دنبال کار بگردن.

ایرلندی‌های ملی‌گرای کاتولیک می‌خواستن مصوبه‌های اتحاد رو به پایان برسونن. می‌خواستن پارلمان ایرلند درباره‌ی مسائل ایرلند تصمیم‌گیری کنه. ولی پروتستان‌ها نمی‌خواستن این موضوع عملی بشه و نه برای اولین بار آماده‌ی جنگ برای چیزهایی بودن که می‌خواستن.

در سال ۱۹۱۴ دولتمردان بریتانیا تصمیم گرفتن به ایرلند یک پارلمان ایرلندی بدن. گفتن: “ایرلند متعلق به بریتانیا میمونه. ولی پارلمان ایرلند درباره‌ی مسائل ایرلند، مثل مدارس، جاده‌ها و پلیس ایرلند، تصمیم‌گیری میکنه.” بیشتر ملی‌گراهای ایرلندی از این موضوع خوشحال بودن، ولی اتحادگراهای پروتستان عصبانی بودن.

بیشتر پروتستان‌ها در شمال ایرلند، نزدیک بلفاست، زندگی می‌کردن. اسم این بخش از ایرلند آلستر هست. مدت کوتاهی بعد ارتش اتحادگراهای پروتستان با رهبرشون جناب ادوارد کارسون، شروع به راهپیمایی در خیابان‌های بلفاست کردن.

می‌خواستن مصوبه‌های اتحاد رو حفظ کنن. گفتن: “آلستر میجنگه و آلستر هم حق داره!” دولت‌مردان بریتانیایی نمی‌دونستن چیکار کنن. میخواستن یک پارلمان به ایرلند بدن، ولی نمی‌خواستن با اتحادگراها بجنگن. ولی بعد، در سال ۱۹۱۴ جنگ جهانی اول شروع شد. بیشتر اتحادگراهای پروتستان و هزاران نفر از کاتولیک‌های ایرلندی با ارتش بریتانیا برای جنگ با آلمان‌ها رفتن.

ولی بسیاری از ملی‌گراهای ایرلندی در ایرلند موندن. گفتن: “نمی‌خوایم با آلمان‌ها بجنگیم. میخوایم بریتانیا از ایرلند خارج بشه. شاید آلمان‌ها بتونن به ما کمک کنن.”

در سال ۱۹۱۶ گروهی از ملی‌گراهای ایرلندی، بیشتر کاتولیک‌ها، تصمیم گرفتن برای ایرلند آزاد بجنگن. به موسیقی، تاریخ، زبان و بازی‌های ایرلندی علاقه‌مند بودن. ولی حالا از آلمان تفنگ خریدن و سعی کردن تفنگ‌ها رو با کشتی‌های آلمانی به ایرلند بیارن. رهبرشون پاتریک پیرس، بیشتر از یک پارلمان برای ایرلند می‌خواست. میخواست ایرلند از بریتانیا آزاد و جدا بشه.

در دوشنبه‌ی عید پاک ۱۹۱۶، پیرش و افرادش وارد دفتر پست وسط دوبلین شدن. پیرس به طرف در رفت. گفت: “زنان و مردان ایرلندی. ایرلند متعلق به ایرلندی‌هاست! امروز ایرلند یک کشور آزاده!”

ولی انگلیس قبول نکرد. شش روز طولانی در دوبلین جنگ بود، و مردهای زیادی مردن. بعد از جنگ، دولت‌مردان گفتن پیرس و چهارده تا از مردان مهم باید بمیرن و اونها در زندان مردن. حدوداً دو هزار نفر از مردان فین سین هم افتادن زندان.

دوشنبه‌ی عید پاک ۱۹۱۶ روز خیلی مهم در تاریخ ایرلند بود. بعد از اون روز، همه چیز تغییر کرد. نویسنده‌ی ایرلندی، ویلیام باتلر ییرز، در شعرش به نام عید پاک ۱۹۱۶ نوشت:

همه چیز تغییر کرد، کاملاً تغییر کرد.

زیبایی وحشتناکی متولد میشه.

در سال ۱۹۱۹ سین فین دوباره شروع به مبارزه با انگلیس کرد. اسم ارتش سین فین ارتش جمهوری‌خواه ایرلند یا IRA بود. از سال ۱۹۱۹ تا سال ۱۹۲۱ IRA صدها نفر پلیس و سرباز کشت و پلیس‌ها و سربازان صدها تن از مردان IRA رو کشتن. مردها و زن‌های IRA همه جای دوبلین بودن، ولی پیدا کردنشون برای سربازان بریتانیایی سخت بود. اسم رهبرشون مایکل کالینز بود، ولی دولتمردان بریتانیایی حتی عکسش رو هم نداشتن!

در سال ۱۹۲۱ دولتمردان بریتانیایی تصمیم گرفتن با سین فین و IRA صحبت کنن و در این سال، برای اولین بار در تاریخ، بیشتر ایرلند دولت‌مردان ایرلندی داشت با رئیس جمهوری ایرلندی در دوبلین.

ولی جمهوری ایرلند تنها سه چهارم ایرلنده. یک چهارمش ایرلند شمالیه که بریتانیایی مونده. و ۵۰ سال بعدتر مشکل بین پروتستان‌ها و کاتولیک‌ها دوباره اینجا شروع شد.

متن انگلیسی فصل

CHAPTER SEVEN

Fighting to be free

By 1900, life was a little better for Catholics in Ireland. They could have land, they could vote and speak in Parliament, they had Catholic schools and churches. But most Catholics were very poor, and every year, thousands of them went to America or Britain to look for work.

Catholic Irish Nationalists wanted to end the Act of Union. They wanted an Irish Parliament to decide about things in Ireland. But the Protestants did not want to give it to them - and, not for the first time, they were ready to fight for the things that they wanted.

In 1914, the British government decided to give Ireland an Irish Parliament. ‘Ireland will still belong to Britain,’ they said. ‘But the Irish Parliament will decide on Irish things, like Irish schools, roads, and police.’ Most Irish Nationalists were happy about this, but the Protestant Unionists were angry.

Most Protestants lived in Northern Ireland near Belfast. This part of Ireland is called Ulster. Soon the Protestant Unionist army began marching through the streets of Belfast with their leader, Sir Edward Carson. They wanted to keep the Act of Union. ‘Ulster will fight,’ they said, ‘and Ulster will be right!’

The British government did not know what to do. They wanted to give Ireland a Parliament, but they did not want to fight the Unionists. But then, in 1914, the First World War started. Most of the Protestant Unionists, and many thousands of Irish Catholics, went with the British army to fight against Germany.

But many Irish Nationalists stayed in Ireland. ‘We don’t want to fight the Germans,’ they said. ‘We want the British to leave Ireland. Perhaps the Germans can help us.’

In 1916, a group of Irish Nationalists-mostly Catholics - decided to fight for a free Ireland. They were interested in Irish music, Irish history, the Irish language, and Irish games. But now they bought guns in Germany and tried to bring them to Ireland in a German ship. Their leader, Patrick Pearse, wanted much more than an Irish Parliament. He wanted Ireland to be free from Britain.

On Easter Monday 1916, Pearse and his men went into the Post Office, in the middle of Dublin. Pearse walked to the door. ‘Irishmen and Irishwomen,’ he said. ‘Ireland belongs to the Irish people! Today Ireland is a free country!’

But the British did not agree. For six long days there was a battle in Dublin, and many men died. After the battle, the government said that Pearse and fourteen other important men had to die, and they died in prison. Nearly two thousand other Sinn Fein men went to prison.

Easter Monday 1916 was a very important day in Irish history. After that day, everything was different. In his poem Easter 1916 the Irish writer William Butler Yeats wrote:

All changed, changed utterly.

A terrible beauty is born.

In 1919, Sinn Fein started to fight the British again. The Sinn Fein army was called the Irish Republican Army, or IRA. From 1919 to 1921 the IRA killed hundreds of policemen and soldiers, and the police and soldiers killed hundreds of IRA men too. In Dublin, there were IRA men and women everywhere, but it was very hard for the British soldiers to find them. The IRA leader was Michael Collins, but the British government didn’t even have a photo of him!

In 1921 the British government decided to talk to Sinn Fein and the IRA, and in that year, for the first time in history, most of Ireland had an Irish government, with an Irish President in Dublin.

But the Irish Republic is only three-quarters of Ireland. One quarter, in Northern Ireland, stayed British. And here, fifty years later, the trouble between Protestants and Catholics started again.

مشارکت کنندگان در این صفحه

مترجمین این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.