مدرسه‌ی آقای استلینگ

مجموعه: کتاب های خیلی ساده / کتاب: آسیاب روی رودخانه ی فلاس / فصل 3

کتاب های خیلی ساده

179 کتاب | 986 فصل

مدرسه‌ی آقای استلینگ

توضیح مختصر

آقای تولیور از پسرش می‌خواد حقوق یاد بگیره.

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زیبوک» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی فصل

فصل سوم

مدرسه‌ی آقای استلینگ

در آگوست سال ۱۸۲۸ تام رفت در مدرسه آقای استلینگ زندگی کنه. تنها و غمگین بود. کار خیلی سخت بود.

مدرسه در کینگز لورتون بود. چندین مایل از سنت اِگ فاصله داشت. تام تا دسامبر به آسیاب دورلکوت برنگشت.

تام برای تعطیلات کریسمس به آسیاب برگشت. با پدرش صحبت کرد.

تام پرسید: “چرا باید لاتین یاد بگیرم؟ از لاتین متنفرم! عمو دین تاجر پولداریه. لاتین یاد نگرفته.”

آقای تولیور گفت: “تو باید لاتین یاد بگیری، تام. بعد میتونی حقوق هم یاد بگیری. همسایه‌مون میخواد از رودخانه‌ی فلاس آب‌ برداره. آب رو برای زمینش میخواد. ولی من آب رو برای آسیاب احتیاج دارم.”

آقای تولیور گفت: “دادگاه تشکیل میشه. همسایه‌مون اشتباه میکنه. میتونیم در دادگاه باهاش مبارزه کنیم. باید قانون رو یاد بگیری، تام. بعد می‌تونی در دادگاه کمکم کنی.”

آقای تولیور گفت: “وکیل ویکم از عوض همسایه‌مون حرف میزنه. در دادگاه حرف خواهد زد. ویکم مرد خیلی بدیه. ازش متنفرم!”

تام گفت: “پسر آقای ویکم، فیلیپ، میره مدرسه‌ی آقای استلینگ. اون هم قراره با آقای استلینگ درس بخونه. بعد از کریسمس میاد مدرسه.”

آقای تولیور گفت: “فیلیپ ویکم پسر ضعیف و لاغریه. باهوشه. ولی تو هم به اندازه‌ی اون باهوشی.”

بنابراین تام بعد از کریسمس برگشت مدرسه‌ی آقای استلینگ. وقتی تام رسید، پسری با چهره‌ی غمگین در کتابخونه ایستاده بود. پسر لاغر بود و پشت خمیده داشت. دو سال بزرگ‌تر از تام بود.

پسر گفت: “سلام. اسم من فیلیپ ویکم هست.”

تام جواب داد: “من تام تولیور هستم.”

متن انگلیسی فصل

CHAPTER THREE

Mr Stelling’s School

In August 1828, Tom went to live at Mr Stelling’s school. Tom was lonely and unhappy. The work was very difficult.

The school was at King’s Lorton. It was many miles from St Ogg’s. Tom did not go back to Dorlcote Mill until December.

Tom went back to the mill for the Christmas holiday. He spoke to his father.

‘Why must I learn Latin’ Tom asked. ‘I hate Latin! My Uncle Deane is a rich businessman. He did not learn Latin.’

‘You must learn Latin, Tom,’ Mr Tulliver said. ‘Then you can learn about the law. Our neighbour wants to take water from the River Floss. He wants the water for his land. But I need the water for the mill.’

‘There will be a law suit,’ Mr Tulliver said. ‘Our neighbour is wrong. We will fight our neighbour in the law court. You must learn about the law, Tom. Then you can help me in the law of court.’

‘Lawyer Wakem will speak for our neighbour,’ Mr Tulliver said. ‘He will speak in the law court. Wakem is a very bad man. I hate him!’

‘Mr Wakem’s son, Philip, will go to Mr Stelling’s school,’ said Tom. ‘He is going to study with Mr Stelling too. He will be at the school after Christmas.’

‘Philip Wakem is a thin, weak boy,’ Mr Tulliver said. ‘He is clever. But you are as clever as him.’

So, after Christmas, Tom went back to Mr Stelling’s school. When Tom arrived, a boy with a sad face was standing in the library. The boy was thin and he had a twisted back. He was two years older than Tom.

‘Hello,’ said the boy. ‘I’m Philip Wakem.’

‘I’m Tom Tulliver,’ Tom replied.

مشارکت کنندگان در این صفحه

مترجمین این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.